-
نفرتی که تو می کاری
پنجشنبه 6 آبان 1400 22:34
رمانی است در باره ی نژادپرستی و تلاش های مردم و چند نوجوان در اعتراض به کشته شدن پسرجوانی که بی دلیل مورد اصابت گلوله ی پلیس قرار گرفته. کتاب در دسته ی رمان نوجوان قرار می گیرد . زبان روان و خوش خوانی دارد و توضیحات مترجم در پاورقی درک چرایی و وجوب جنبش های اجتماعی و سیاسی سیاه پوستان در امریکا را آسان تر می کند. سبک...
-
خانه ی خیابان مانگو
پنجشنبه 6 آبان 1400 22:32
مجموعه داستان کوتاه با داستانهای بسیار کوتاه از ادبیات مکزیک. تمام داستانها حول خانه ای قرمزدر خیابان مانگو روایت شده اند. اسپرانتسا بعد از نقل مکان به این خانه، در مورد دوستانش، مادر و خواهر و برادرهایش، سرگرمی ها و اتفاقات مدرسه و آرزوها و حسرت هایش حرف می زند. فقر و تباهی و فرهنگ مردم فرودست در این قصه ها فریاد می...
-
خارپاشنه
سهشنبه 27 مهر 1400 23:53
کاش بچه گربه بودم. گشنه و تشنه. سنگخوردهی بچههای آزارگر کوچه و خیابون. اونوقت با هر دردی میگفتم میومیومیو. چیه این آدمیزاد که صدای دردکشیدنش هم به آدمیزاد نرفته. آخ. وای. اوی. واخ. اوخی. آخی.هوووع. انگار روی خرده شیشه راه میرم.انگار ته پام،توی پاشنه ها دهتا میخ کاشتن که باهرقدم کوفته میشن توی سطح کف و تیر میکشن...
-
شوهر
دوشنبه 26 مهر 1400 22:18
مدتی است که توی خوابهایم همه دارند شوهر میکنند. زن نمی گیرند.فقط شوهر میکنند. امروز دمدمای صبحی خ.ط داشت شوهر میکرد. از شوهرخودش که ما از وقتی پابه دنیاگذاشتهایم او را شوهر خ.ط دیدهایم و شناختهایم،طلاق گرفتهبود. توی اتاق پنجرهدار رو به درخت گیلاس و انجیر خانهی کوچهششم به تل رختخوابهای روی هم تاشده تکیه...
-
کوچه ی ابرهای گمشده
پنجشنبه 22 مهر 1400 17:41
زبان شاعرانه و قوی کوروش اسدی روایتهای جسورانه ی نسل هایی را بیان می کند که در کشاکش حوادث تاریخی و سیاسی گیر کرده اند یا تلف شده اند . داستان های در هم تنیده ی مغشوشی که بی ربط به نظر می رسند در نهایت با هم پیوند دارند. کارون در مالیخولیایی وهم آلود کودکی اش را در جنگ و جوانی اش را در بحبوحه ی جنبش های سیاسی پس از...
-
حال همه ی ما خوب است... اما تو باور نکن
جمعه 16 مهر 1400 14:57
توی پاتیل روغن داغ، روی آتشیم.هرکدام در ظرفی جداگانه،اما همه در همان یک پاتیل بزرگ.اما همه روی یک آتش. شاید آنقدر نازک نارنجی و لوس توی حصار باورهامان و رعایت حقوق دیگران و ملاحظه ی ادب و احترام به دیگران بوده ایم که گذر از این حمله ی مسموم متعفن انگار حالاحالاها میسر نیست. حرفهای چاله میدانی سلیطه های تربیت ناشده...
-
قنادی ادوارد
جمعه 16 مهر 1400 14:47
شش داستان کوتاه و خوشخوان در بستر جغرافیا و فرهنگ اصفهان. مرگ در داستانها قدم می زند و به شکل های متنوع سراغ آدمها می آید. خودکشی، کشته شدن در جنگ،گلوله ی سارقین خیابانی ، ترور شاه ناصری،سرطان و ... گرچه مرگ پای ثابت تمام داستانهای این کتاب است اما محور اصلی نیست. بهانه ای است برای جستن و کشف کردن آدمهایی با قد و...
-
هه..
سهشنبه 13 مهر 1400 19:17
تا چند در این امیدواری؟
-
بیخوابی
سهشنبه 13 مهر 1400 19:15
حتی از خوابهای قشنگم متنفرم. از حوض پرآبی که دسته دسته رزماری نوارپیچ شده تویش خیس می خورد، از زمین سبزی که پر از گلهای وحشی است.از خیابان پردرختی که جان می دهد برای پیاده روی صبحگاهی و شامگاهی. از سرزمین های ناشناخته ای که ناگهان وسطش سبز شده ام و دارم از خوشحالی و هیجان می میرم.از پنجره ی پرنوری که رو به درخت باز می...
-
دور شوید از خیال من
سهشنبه 13 مهر 1400 19:11
فیلم های متعددی در فضای مجازی هست که در آن والد کودک یا مالک سگ و گربه، در مقابل غذا نخوردن کودک یا سگ و گربه ، ادای غذا دادن به یک عروسک را درمی آوردند و وقتی عروسک غذا نمی خورد،عروسک را بشدت کتک می زنند تا کودک یا سگ و گربه ماستش را کیسه کند و وقتی قاشق غذا را سمت دهانش می برد با بغض و ترس غذا را قورت می دهد.در واقع...
-
شدن ...نشدن
پنجشنبه 8 مهر 1400 09:51
بدتر از هه همون دوست داشته نشدنه. همون دوست نداشته شدنه. همون... ول کن دختر.
-
تموم بشی دختر
پنجشنبه 8 مهر 1400 09:50
قرمز هم که کنی فایده ای نداره. چتری هم که بزنی فایده ای نداره. گریه کن. گریه کن. اونقدر گریه کن که نفست بالا نیاد. بلکه م توی یکی از این بالانیومدن ها بری و خلاص. بلکه م وقتش بود که دهان به کام بگیری برای ابد و دنیا از دست زنجموره هات راحت بشه جغد بوم بوم شبانه روز. آروم گرفتن که بلد نشدی هرگز. کاش یکی تمومت کنه.
-
استراحت
پنجشنبه 8 مهر 1400 09:47
یک وقتی خواسته بود. خواسته ای با برنامه ریزی. بعد شد رویا. رویای شیرین و دل خوش کنک . بعد شد آرزو . آرزوی محال.محالی که فکر کردن به محال بودنش حا ل آدمو می گرفت و بیزار می شدی از هرچی خواست و رویا و آرزو و خیاله. آدمی رو تخیل کن که عاشقه. معشوقش رو بشدت می خواد. ناگهان در یک آنگوزمان عجیب مجبوره با کس دیگری همخونه و...
-
کجوک
پنجشنبه 8 مهر 1400 09:37
خوبه که خواب هست تا وقتی یادم میاد و لبخند بزنم و بگم تو که باشی خوبه. گرچه خواب، گرچه خیال.
-
سرکه
پنجشنبه 8 مهر 1400 09:36
اون کیه که بوی سرکه ی سیب میده؟ جهت درمان خارپاشنه ( به روشهای نوین و کهن) به من مراجعه کنید. فعلا درمرحله ی آزمون و خطا هستم.
-
اوراد نیمروز
یکشنبه 4 مهر 1400 09:40
بهمن تاریخ خوانده و دل به گذشتگان دارد.پریسا زنی امروزی و تئاتری ست.دنیای این زوج ناهمگون است.اما بهمن برای نجات دادن زندگی دونفره اش با پریسا از دلبستگی عمیقش به تاریخ دوره ی یعقوب لیث می گذرد تا از کلوت های روییده بر دق نمکین عبور کند و مانع اجرای دادخواست طلاق پریسا شود. تعلیق داستان از آنجایی لحظه به لحظه بیشتر می...
-
زوربا
چهارشنبه 31 شهریور 1400 16:38
آب دستتونه بذارید زمین برید زوربای یونانی بخونید و لذت دو عالم رو ببرید ازش. دارم صوتی می شنوم و از ته دل می خندم با اصطلاحاتی که برای تعریف ز ن و مرد و خدا و کشیش ها داره. خیلی ضد زن و بیشووووره این زوربا.
-
مواجهه با مرگ
چهارشنبه 31 شهریور 1400 16:35
مواجهه با مرگ را صوتی شنیدم. حکایتی طولانی از روبرو شدن با بیماری کشنده و لاعلاج جان اسمیت که بین گفتن و نگفتن مساله به بیمار می چرخید. داستان مربوط به دهه هفتاد میلادی است که سرطان درمان نداشت و بطور قطعی کشنده بود. خانواده لرد انگلیسی مخالف اطلاع بیمار از وضعیت بیماری و کشندگی آن است. پزشکان نیز پذیرفته اند که بیمار...
-
اینا خیلی عادیه!!
جمعه 26 شهریور 1400 11:06
با بچه ای( بخوانید فرزند..) که می خواد عادی سازی کنه و سکانس های اونجوری رو که در حضور خانواده نمیشه دید و نباید دید رو خانوادگی ببینه و نمی فهمه که حریم و مرزها رو باید رعایت کرد و میره توی اتاقش و در رو می کوبه و متلک بار آدم می کنه که بلد نیستیم امروزی باشیم و می ترسیم از تغییر کردن، چه باید کرد؟ حالا همچین بچه هم...
-
آدمخواران
چهارشنبه 24 شهریور 1400 15:03
روایتی است داستانی از ماجرایی واقعی در دوران ناپلئون سوم (هزار و هشتصد و هفتاد) در دهکده ای فرانسوی. اشرافزاده ای شریف و نوع دوست در پی اشتباهی غیرمنصفانه گیر مردمان روستا می افتد و مردم تلافی حمله ی پروس به رهبری بیسمارک به فرانسه و جنگ نابرابر و جنایات پروسی ها را از او می گیرند و بدون توجه به گذشته ی مردی که از کمک...
-
برو بمیر دامن عزیزم
چهارشنبه 24 شهریور 1400 14:44
یک دامن جیرمشکی دارم که نوی نو توی چمدون خوابیده لای تور و پولک وکیف و کفش سفید عروسی م. موقع خریدش دلم رفته بود براش. چشمم سیر نمی شد از دیدنش. از لمس کردنش.یک باری که چیتان پیتان کرده بودم و پوشیده بودمش گفت: اینو بذار برای مهمونی یا جایی که میری. توی خونه نپوشش. گوش دادم. بچه ی حرف گوش کنی بودم.طوری گوش دادم که بعد...
-
عینک
چهارشنبه 24 شهریور 1400 14:30
خب عرضم به حضورتون که لپ تاپ رو هم بدون عینک خوب نمی بینم از دوروز قبل و در تمام لحظات برخورد نزدیک با گوشی و کتاب و برداشتن موی زیرچونه و زیرابرو و الان دیگه پای لپ تاپ، عینک رو چشممه. عینک من نزدیک بینه و عینک نیما دوربین. عینک نیما رو از پارسال تست کردم و دیدم فاصله ی دوربرام عین آینه شفاف میشه. بعبارتی در دیدار...
-
من نبودم، دستم بود.
یکشنبه 21 شهریور 1400 11:12
بابا جان! دیگه تویی که تا دهنت باز میشه ده بیست نفر رو نفرین می کنی و به دویست سیصدنفر فحش رکیک میدی، نیا بگو من فحش دادن بلد نیستم. من نفرین کردن بلد نیستم. می خندیم بهت خب.
-
آب شور
یکشنبه 21 شهریور 1400 11:07
میشل در ابتدای بلوغ جسمی احوالات و دنیایی را تجربه می کند که ترکیبی از جهان بینی های مختلف در آدمهای اطراف اوست. زینا از میشل بزرگتر است و با پسرنوجوان برخوردی دلسوزانه و شفقت آمیز دارد. از طرف دیگر دختر نوجوانی که برای میشل شعر می گوید و دوستش می دارد مورد بی مهری اوست. دوست میشل یادگرفته به آدمها ناخنک بزند و رهاشان...
-
نمی دونم کی پخش میشه.
پنجشنبه 18 شهریور 1400 20:46
مهمان برنامه ی محاکات شده بودم. البته مهمان یه خانوم جوان از مشهد بود. منو بعنوان کارشناس دعوت کرده بودن. تیم منصور ضابطیان و فلورا سام، در کنار رسول نجفیان و امیرشهاب رضویان بود. می شد نرم؟ رفتم خب. آخرهای تیرماه بود که برای ضبط رفتم.
-
اینقدر انرژی مثبت نباش دختر!
پنجشنبه 18 شهریور 1400 20:44
واکسن آسترازنکا زدم و یک شب تا صبح تب و لرز و بدن درد شدید داشتم.بعد از جراحی گرگرفتگی دارم و اصلا نمی تونم گرما رو تحمل کنم. گرما عامل کشنده شده برام. شب تزریق سه تا پتو انداختم روی خودم.لباس بافتنی پوشیدم و باز لرز و سرما داشتم.عضلاتم مخصوصا عضلات ناحیه ی قلبم داشت از هم می درید.به معنای واقعی. چقدر ایمنی میده یا...
-
رشت،ساغریسازان،کوچه بلوریان
دوشنبه 15 شهریور 1400 14:38
زبان روایی قوی داستانهای مجموعه ی "رشت، ساغریسازان، کوچه بلوریان" در بستر جغرافیای شمال ایران، خواننده را از اولین قصه تا آخرین آنها، به دنبال خود می کشاند. محور اصلی قصه ها زنانی اند که از بطن جامعه ی فرودست آمده اند و گفتگوهای ذهنی و بیرونی آنها نشان می دهد علیرغم تصویرکلیشه ای و عام که از انفعال این آدمها...
-
سریال فاخر
دوشنبه 15 شهریور 1400 14:35
بسم الله رحمان رحیم امروز پرسیدم سریالت رو نمی بینی گفت نه به درد نمی خوره. خوشم نمیاد دیگه. آخیش و اینا
-
جان
جمعه 12 شهریور 1400 19:08
ته اسم و عنوان کسی که ( جان) می نشونم از سر ارادت و علاقه و مهر عمیقم بهشه. و گاهی سرشار از عشقی ددرناک که جز اون (جان) ی که از اعماق جانم میاد، چیزی ندارم برای ابراز. ته اسم و عنوان هایی که منو باهاش صدا می زنن (جان) که می نشونن، با خودم فکر می کنم، دوستم دارن؟ ارادت دارن؟ عادت لفظیه؟مهربونی ذاتیه؟ دوست جان رفیق جان...
-
جم
جمعه 12 شهریور 1400 19:03
این مرد داره معتاد میشه به سریالهای ترکی و عربی جم. این بود آرمان های بازنشستگی؟؟؟ مرد بیا با هم بریم صفا... کافه...نیچه بخونیم و بحث کنیم. دودمان فروید رو بتکانیم. اصلا بیا سریال خارجکی آبرومند. چیه این ستاره ی شمالی که هی دارن به هم فحش میدن همه ش؟ خانومه به آقاهه میگه گاو.آقاهه به خانومه میگه گاو. -اگه رییس سریال...