پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

جنگ

جمعه ۳۰ خرداد ۱۴۰۴ ، روز هشتم جنگ ، دسترسی به هر اکانت مجازی که این سالها باهاش به جهان وصل می‌شدیم،  قطعه و شهر خلوت و خالیه . خیابون ماشین نداره، فروشکاه کالا نداره، مطب، دکتر نداره، مملکت آرامش نداره، ولی تا دلت بخواد هرجایی رو‌نگاه کنی هیولای آدمخوار داره.

فکر نمی‌کردم  اینجا باز بشه.

بعد از چندسال اومدم؟ 

جنگ کی تموم‌میشه؟

عاقبت‌مون چی‌می‌شه؟

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد