پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

اعتراف باز

خواندن ادبیات اعترافی لذت شرم آوری به خواننده می دهد. تو داری احوالات، افکار ، احساسات و تکه هایی از خاطرات کسی را می خوانی که هرچه شناخته شده تر باشد، عطش کنجکاوی و فضولی و سرک کشیدن دز زندگی دیگری را برایت لذت بخش تر می کند. و البته بسته به اینکه آن اعترافات همرنگ دنیا و نگاه تو به محیط باشد یا نه لذتت مضاعف می شود.

به عقیده ی من ادبیات اعترافی یکی از دلچسب ترین انواع ادبی است. تو همه چیز را ( گرچه انتخاب شده و از گزینش ذهن نویسنده رد شده) به طور واقعی و حقیقی می خوانی و ردپای تخیل و قصه پردازی نویسنده در آن تقریبا به صفر می رسد. می گویم تقریبا، چون نویسنده به فراخور استعدادش در قصه پردازی یک ماجرا را از دید خود چنان تعریف می کند که ممکن است از دید دیگری که در همان صحنه حاضر باشد نتوانی به آن شیرینی و ملاحت ماجرا را دریابی.

شهلا زرلکی کودکی و نوجوانی اش را در طبق اخلاص گذاشته و با ریزبینی و موشکافی انتقادی احوالات آن روزگار و آدمهایش را به طرزی کاملا زنده و تصویری در معرض دید خواننده ها قرار داده. گرچه طبق گفته ی خودش در خیلی موارد با توجه به عدم رضایت آدمهای دخیل در آن خاطرات نشده که چیزهای بیشتری بگوید. مساله همینجاست. تو در خاطراتی که از زندگی گدشته ، حال و آینده ات داری و خواهی داشت هرگز تنها نیستی و تجمیع تو با آدمهاست که موقعیت و شرابط را برایت به یاد ماندنی می کند. اگر خنده های مادر شهلا، چنگ زدنهای پدر شهلا در تشت مکالئوم، خبرچینی های فضول اعظم، نانای مدرسه، رختشویخانه ی زیرزمین بیمارستان ، ناظمهای مدرسه و ... نبودند این خاطرات کی می توانستند شکل بگیرند که حالا من و شما خواننده اش باشیم؟

زبان پاکیزه و به قوت آراسته ی زرلکی شاهد مثالهایی را از فلاسفه ی متقدم و متاخر چاشنی مطالب شخصی اش می کند که جز تحسین و ستایش نمی توانی واکنش دیگری داشته باشی.

باگ ادبیات اعترافی این است که خودت را در مقابل دیگرانی که به هردلیلی به تو ربط دارند یا به هیچ دلیلی به تو مربوط نخواهند شد عریان می کنی و خودت را در معرض قضاوت آنها قرار می دهی و پس از آن شاید دیگر نتوانی به آسودگی پیش از اعتراف زندگی کنی. انگار که هرجا بروی همه با انگشت نشانت بدهند و فلان اعترافت را به رویت بیاورند.

البته که رفتن به سمت این نوع ادبیات جسارت و شجاعت زیادی می خواهد.

بیشتر از آنکه دلم بخواهد سر از کار و زندگی نویسنده دربیاورم و بدانم چه کرده و چه خواهد کرد، شیفته ی زبان و قلمش شدم و با مرور کودکی و نوجوانی هم دوره  و هم سال خودم  از خواندنش لذت فراوان بردم.

اعتراف باز

شهلا زرلکی

انتشارات ققنوس


کتاب اعتراف باز اثر شهلا زرلکی | ایران کتاب




نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.