در بحبوحه ی جنگ جهانی دوم و هجوم آلمان به کشورهای اطراف، آن و خانواده اش به همراه یک دندانپزشک ، پسر و خانواده ای دیگر در ساختمانی ضمیمه به یک شرکت ، دو سال و اندی زندگی پنهانی دارند تا زمانی که مخفیگاهشان لو رفته و ...
واگویه های دختری سیزده ساله، بالغ شدنش، نحوه ی برخوردش با دیگران، نقد رفتارهای بزرگسالان اطرافش و توصیف چگونگی گدران روزهای خفا، این کتاب را ساخته.
شاید شرح مشکلات غذا خوردن و دستشویی رفتن و خوابیدن دو خانواده و تنگ شدن کفش و لباس در طی دوسال کسالت آور باشد اما ویراستاری و شاید افزودن مطالب توسط پدر خانواده به آنچه آن فرانک نوشته متن کتاب را روان خوان نموده.
فرجام این خانواده که در برگه ی آخر کتاب ذکر شده بر تلخی و نکبت جنگ صحه می گذارد.
آن فرانک
نشر کتاب پارسه