پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

قلب سگی

پروفسور پری آبراژینسکی در آپارتمان مجللش که حاضر نیست حتی یک اتاق آن را به مردم بسپارد، با پیوند اجزای حیوانات به بدن ثروتمندان، عصاره ی جوانی را به آنها هدیه می دهد. در طی عملی ، هیپوفیز و غدد جنسی مرد مرده ی جوانی را به مغز یک سگ پیوند می زند. سگ زنده می ماند و تغییرات جسمی و درونی اش روز به روز ظاهر می شود. حرف می زند، تمایلات غیر قابل کنترلی به حرف های رکیک ، الکل و زن ها پیدا می کند و موجب دردسرهای زیادی برای پروفسور می شود.

آمیخته شدن واقعیت های جامعه ی روسیه با فضای فرا واقعیِ سگ آدم نما و ماجراهایش ، نمادی از روسیه ی زمان لنین است.

سگ تحت جراحی ناخواسته ای قرار گرفته ، کتاب هایی فراتر از درک و دریافتش می خواند، حرفهایی بزرگتر از خودش می زند و به سمت هر بادی که می وزد خم می شود. آرمان هایش پایدار نیست. به محض آشنا شدن با همسایه ها، یا به آنها دست اندازی می کند یا ادعای مالکیت بخشی از آپارتمان پروفسور  را دارد. در کنار همه ی این تغییرات خوی اولیه اش را هم حفظ کرده و وحشیانه گربه ها را می کشد.

دکتر در چهاردیواری شاهانه اش، نه غم مردم دارد نه جامعه. مردم از فرط فقر گوشت اسب مرده می خورند اما او غذا و خوراک و پوشاک مجللش را همچنان حفظ کرده و همه را حق مسلم خود می داند.  دنیای او برگرداندن میل و غریزه ی جوانی به پیرمردان پولدار است. سگ را جراحی می کند تا نژاد اصلاح شده ی دست آموزی را خلق کند که مطیع و فاخر است اما در نهایت این موجود تازه خلق شده، به خوی اولیه اش برمی گردد و تصورات و برنامه های دکتر را به هم می ریزد.


قلب سگی

میخائیل بولگاکف

نشرماهی

 



یک عکس مناسب از این کتاب گرفته بودم. اما از بس خوش حافظه ام پیدایش نکردم.


بی رحمِ بی ملاحظه ی دیوانه ای که ماییم

با  (زن پیشامدرن ) ِ نام کوچک من بلقیس ، بغض کردم. بدجوری بغض کردم.

با بخش بعدی اش ( پاسداشت بدن) ، ترکیدم. آنقدر زار زدم که جانم بالا  آمد.