مرگ و خودآگاهی نسبت به آن در آثار موراکامی نقش پررنگی دارد. در رمان رئال جنگل نروژی نیز سایه ی محتوم آن روی سر همه هست. مرگ خودخواسته ی کیزوکی زندگی نائوکو و واتابه را تحت الشعاع قرار داده و انتخاب نائوکو اثری طولانی و عمیق روی زندگی جوانی تا میانسال واتابه دارد.
مرگ در بیمارستان مشغول خیارخوردن با پیرمرد روی تخت است. در اتاقهای آسایشگاه کوهستانی پرسه می زند. دور تنه ی درختهای جنگل های تاریک می گردد.طوری نزدیک و درمیان آدمهاست که گویی فقط نوع انتخابش در آنها متفاوت است.
مرگ ناگزیری گرچه عادی تلقی می شود و امری است حتمی، اما به جد نوع آن و بخصوص خودکشی، روی اطرافیان فرد درگذشته اثرات مخربی دارد. گویا عشق آن انگیزه و دلیل محکمی نیست که آدمی به آدمی دیگر تکیه کند و از ناامیدی و تباهی فاصله بگیرد.
بناست عشق باوری در همین رمان نجات بخش باشد اما همچنان در میانسالیِ واتابه او را اندوهگین و پریشان از یادآوری خاطرات بیست سالگی اش می بینیم.
اشاره به تمایل به خودکشی و اقدام به آن در نسل جوان و حتی نوجوان دهه نود ژاپن از مواردی است که در دل داستان گنجانده شده.
جنگل نروژی
هاروکی موراکامی
نوای مکتوب
-شنیده بودم ترجمه ی فارسی این کتاب سانسور بیش از پنجاه صفحه ای دارد. قصد کرده بودم نسخه ی انگلیسی اش را بخوانم. تنبلی نگذاشت بیشتر از بیست صفحه پیش بروم.
-فیلم ساخته شده بر اساس این داستان را دیدم و قید خواندن زبان اصلی را زدم.