پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

مو قشنگ

تلویزیون ( هرجایی بجز رسانه ملی که کلا نمی‌بینمش ) رو روشن می‌کنی، از اولین تبلیغ تا آخری همه مشغول دروغ گفتن اند. نه دروغهای معمولی و عادی، بلکه دروغهای شاخدار. شاخ سه شعبه اصلا. بگو شاخ گوزنی. توی هر تبلیغی یه مجری یا بازیگر ایرانی نشسته و پاتیل متعفن دروغ رو با به اصطلاح کارشناس یا ویزیتور اون محصول کذایی هم می‌زنه و تلاش می‌کنن مردم رو سرکیسه کنن.

نمی‌دونم چه کسانی در این زمانه باور می‌کنن که موهای سفید با محلول و مایع این عزیزان سیاه میشه و تازه هرکی موهاش ذاتا قهوه‌ای باشه، قهوه‌ایش می‌کنه، یا چه کسانی در این دوره باور می‌کنن که قرص چاقی یا لاغری بطرز هوشمندانه فقط قسمتهای دلخواهت رو چاق و لاغر می‌کنه، یا چه کسانی بجای ترمیم و درمان بیماری دندان یک پلاک سفید موقت می‌ذاره روی دندونهاش و کلی هم کیف می‌کنه که پول دندانپزشک نداده. هر کسی خودش می‌دونه و پولی که قراره بریزه توی چاه این تبلیغات. 

اما مساله‌ی من اینه که چطور میشه که دروغهایی تا این حد آشکار و تا این حد توهین آمیز به سطح شعور بیننده و مشتری با کمک مجری و بازیگر روزی ده‌ها بار پخش میشه و صاحب محصول و صاحب شبکه شرم نمی‌کنه از این حجم فریبکاری و شارلاتانی؟ 

بماند که آمفتامین و شیشه رو به اسم جادوی چاقی و لاغری توی حلقوم مصرف کننده می‌ریزن و هیچ‌کس ازشون نمی‌پرسه این چه کاریه داری می‌کنی.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.