پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

آبادان

چند روزاست بیمارم. کرونای ضعیف یا آنفولانزای شدید.خدا میداند. دارو می‌خورم و دردناک و خس‌خس نفس می‌کشم و نگاه میکنم جهان پیرامونم را.
چه روزهای پرالتهاب حال بهم‌زنی شده.
چوپان دروغگو بی‌شرم و خجالت، خبر جعل می‌کند و تکذیب می کند و دروغی از نو می‌بافد،تا باز کجا رسوا شده، تکذیب کند. رسانه از این به بعد برای من اسمش #چوپان_دروغگو ست.
زن و مرد حیرانند بین آوار عظیم خیابان امیری #آبادان بلکه نشانی، ولو لهیده و بوگرفته از عزیزانشان بیابند.
از این طرف گروهی در آغوش امن و گرم هم به ورزشگاهِ ممنوع النساء می‌روند و سرود می‌خوانند و پرچم تکان می‌دهند. یا چندکیلومتر انطرف اوار آبادان به عشوه و اطوار چشم و ابرو می‌چرخانند که چرخیدن خوب نانی دارد این روزها.
این روزهای شکاف و نفاق فراموش نمی‌شود. این روزهای بی‌همدردی و بی‌همدلی. این روزهای آوار شده بر جان و روح مردم.

#متروپل #متروپل_آبادان

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.