پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

تله گذار اعظم

اومده میگه چرا باز داری خودت کار می‌کنی؟ منو صدا می‌زدی گاز رو برات تمیز کنم. 

در حال سابیدن سرشعله‌ها گفتم:

- خب ظرفای شام رو تو بشور مامان.اینم کمکی که می‌خوای بکنی.

درحال شستن چندتا لیوان و بشقاب مدام میگه:

_ مامانها استاد تله گذاری‌ان

_گرفتار غمم ،ساقی کجایی؟ 

_ تو که نمی‌تونی سیب بخوری،سیب می‌خوری میگی بذار سیب بخورم

_ای قشنگتر از پریا

_من سیب خوردم گفتم بذار گازو برات بشورم

_لعنت بر دهانی که بی‌موقع باز شود


#پسرک

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.