پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

تو لنگه نداری عزیزم!

یکی نیست بگه مگه مجبوری وقتی به تیپ و تار هم زدین و قهرین بشینی کتاب اضطراب من رو بخونی و زیر جمله های خاصش خط بکشی و های های گریه کنی و زار بزنی و خفه بشی از گریه؟

یهودی و مسیحی و مسلمون نداره بخدا. گِل همه رو از یکجا برداشته خدا. زنها جدا. مردها جدا.

وگرنه چرا باید مرد یهودی عین شوهر من رفتار کنه و همون حرفها رو بزنه و زنه هم همون فکر ها رو توی سرش قل قل بجوشونه؟ ها؟؟

جالبه که ما آشتی کردیم. آخر کتاب هم اینها آشتی کردن.

ایشششششش.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.