پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

سرده...گرمه

با شکایت پسرک از گرما و سرمای شدید درونی، با خودم فکر کردم نکنه  از آذر تا فروردین که من حس سرمای شدید داشتم توی قلبم و  در حالیکه کل بدنم به شدت می لرزید و سه تا پتو روی خودم می می کشیدم، نبات داغ می خوردم و کیسه ی آب داغ رو بغل می کردم اما با هیچی گرم نمی شدم هم به نوعی کرونای بیش فعال مبتلا شده بودم و دکتر می کفت مال فشار عصبیه و من ربطش می دادم به جنایت خاندان  جلیله ی ص.

اما این چند روز که اخبار افغانستان و کشتار کرونا و دوز و کلک ملت فهیم و دلسوزمون در مورد واکسن تقلبی و ... رو می بینم باز اون حس سرمای وحشیانه در قلبم حس میشه و نفس کشیدنم رو مختل می کنه.

خلاصه دو روز زنده ایم ببین به چه خفت و خواری ای نفسی می رود و می آید که از زنده بودن پشیمون مون می کنه.

آخه قربون سرت برم من چی خلق کردی که نمی تونه دو دقیقه آروم بگیره؟

نظرات 1 + ارسال نظر
یک بازنشسته چهارشنبه 27 مرداد 1400 ساعت 17:40

شیطان است
و آدم به ظاهر خدا پرست

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.