پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

زخم بوتیمار

داستان در فضای شهری که شاید بهترین بستر برای دیده شدن سرگردانی آدمهاست روایت شده. راوی زنی است جوان که در هزارتوی تصورات ذهنی اش، واقعیت و خیال و توهم را از هم تشخیص نمی دهد و خواننده با او همراه می شود تا در روایتی پرکشش گاهی به او حق بدهد و گاهی از رو روبرگرداند.

نویسنده فارغ از جنسیت، از زبان زنی حرف می زند و از چشم زنی مشاهده گر جهان است که روح و روانش درگیر مشکلات جدی و حل نشده باقی مانده . راست و دروغ حرفهاش معلوم نیست. وجود و عدم وجود آدمهای دور و برش سندیت ندارد. مرتکب قتل شده یا نه، دزدی کرده یا نه، بچه ها را کتک زده یا نه، تا انتهای داستان ، صحت و سقم محکمه پسند ندارد.

هذیان گویی های مقطع /پری، پریناز، پریسا/ تنه ی داستان را بلعیده و آشفتگی درونی زن را کاملا ملموس و پذیرفته به تصویر کشیده.

با شخصیت یک قصه همدات پنداری کنیم یا نه، دوستش داشته باشیم یا نه، شبیه مان باشد یا نه، هنر داستان این است که خواننده را تا انتها دنبال خود بکشد و زخم بوتیمار چنین ویژگی ای را داراست.

زخم بوتیمار

ناصرقلمکاری

نشرچشمه




زخم بوتیمار by ناصر قلمکاری

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.