پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

تق تق

از آبان ۹۸ که با صدای گلوله توی خیابون مون آشنا شدم و متوجه شدم صداش مثل صدای آتیش بازی های جشنه، هربار صداهای تق تق پشت سر هم می شنوم اول توی ذهنم میاد که : باز کجا،چرا، کیا رو دارن با گلوله می زنن؟ 

بعد تازه به این فکر می کنم که مناسبتی چیزیه؟ جشنه؟ عروسیه؟ 


سلسله مراتب تشخیص محیطی مون تغییر اساسی کرده.

غروب و تا تاریکی شب توی بی برقی صداهای تق تق می اومد.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.