پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

تمساح

پسرک خواب دیده تمساح توی خیابون پاش رو از زانو بلعیده. اومده اون یکی پا رو هم بخوره ،با پا زده توی سر تمساح. 

میگه وقتی پام رو خورد قلبم ایستاد. روح در بدن نداشتم. دردش رو کاملا حس کردم .ولی بازم‌مقاومت کردم که این پام رو نتونه بخوره.



تحت تاثیر اتفاق های این دو روزه یا چیزی دیگه. نمیدونم.

امروز شش ساعت پشت سرهم  ریاضی داشت. این هم می تونه دخیل باشه.



نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.