داستانی ست بلند از روابط پدر-پسری میان دو نسل. داستان برمبنای کهن الگوی داستان هابیل و قابیل ( پذیرفته شدن هدیه ی یکی از برادرها توسط پدر و رد کردن هدیه ی دیگری که در دو نسل اتفاق می افتد) روایت شده و حسادت و خصومت( تلاش برای قتل و انتقام گرفتن با شناساندن مادر) و دوستی بین دو برادر در روند حوادث آن موثر است. آمریکای رو به ترقی و آماده شدنش برای روزگار مدرن توسط کارگران جاده ساز، کشاورزان متمایل به سیستم های نوین مزرعه داری ، اختراعات به روز ، در جای جای روایت های بلند آدمهای داستان ، به صورت عینی قابل مشاهده است.
این داستان سراسر نبرد است. از طرفی نبرد آدمی با طبیعت رام نشدنی و تلاش برای غلبه بر وحشی گری های آن و از طرف دیگر نبرد انسان با درونیات خود. امریکای اخلاق مدار که متعصبانه به اعمال مذهبی پایبند است و کج روی اخلاقی را مذمت می کند، در گیر و دار جنگیدن آدمها به خودشان، به تساهل و مدارا میل می کند و در آخرین نفس های داستان که با آخرین نفس های آدام تراسک همزمان است،اغماض و چشم پوشی را تاکید می کند.
روایت جاندار و قوی اشتاین بک از جغرافیای بستر داستان همراه با توصیف های ادبی و تصویری، داستانی لذت بخش و جذاب خلق کرده.
سرسختی آدمی در مقابل دشواری ها مهم ترین پیامی است که از همه ی خرده داستانهای کتاب، دریافت می شود.
شرق بهشت
جان اشتاین بک
انتشارات مجید
-کتاب را صوتی شنیدم