پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

بریده

به هر بهانه ای چنگ‌می زنم. به هر دلخوش کنکی. به هر بی دلیل مزخرفی. به قورمه سبزی،به سالاد شیرازی،به کتاب،به قصه،به شامپوی دانه دار ویتامینه،به لباس نخی خنک زیر چرخ مارشال،به جیک جیک گنجشکهای سرصبح،به آب خوردن سگ مادر با پستانهای آویخته از حوض آب نمای پارک،به دخترکی که موهای خیلی بلندی دارد،به پسرک چاقی که هن هن کنان می دود،به بنفشه ام که گل داده، به ریحانم که کچل کچل سبز شده،به هرچیز ناچیزی که بشود و نشود چنگ انداخته ام.

زور قرص ها دیگر به صداهای توی سرم نمی رسد. فریادهای خفه دارند مرا می کشند. اشکهای نریخته دارد غرقم می کند.

نباش. نباش. تو نبودن را استادانه بلدی. من هم  بلدم چطوری بمیرم و دیگر زنده نباشم. 



نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.