پژمرده شدم از بس سراغ هر کتابی رفتم شرح حال مردمان زیر یوغ دیکتاتوری و توتالیتر و استبداد بود. شرح رنج کشیدنها،گرسنگی، تن فروشی، کشتار، شکنجه، بازحویی،تفتیش و ترس و ناامنی بود.
یهودی ها، رومانیایی ها، امریکای لاتین، فرانسه، ایتالیا، روسیه ، ایران ...
روحم زخمیه.
دلم یه قصه ی پررنگ و بو می خواد که مردمانش برای جشن برداشت محصول برنامه بچینن، برای زاد و ولد حیواناتشون ذوق کنن، آب شون از رودخونه و نون شون از گندم خودشون تامین بشه. عاشق بشن، بخندن و از خنده شون دلمگرم بشه.
اسم کتابهای بی جنگ و بی دیکتاتور از یادم رفته.
یادم بیارید.