حکومت دیکتاتوری رافائل تروخیو بر جمهوری دومینیکن ، چگونگی اوضاع جامعه و ترور او موضوع کتاب سور بز است. تروخیو در سی ماه می کشته شد و مردم این روز را جشن گرفتند و جشن بز نر ( تروخیو ) در ترانه هاشان ماندگار شد.
روایت جانکاه و دردناک یوسا از مردمانی که عاشق دیکتاتورشان هستند، عکس ها و سخنان و توصیه های وی را بر سردر خانه هاشان آویزان می کنند، زن ها و دخترهاشان را پیشکشش می نمایند تا قوه ی جنسی او را تحسین کنند، خانواده و دوست و آشنا را لو می دهند تا عزیز کرده ی وی شوند و با امریکا، کوبا و کشورهای دیگر به دلیل سرزنش کردن دیکتاتور، دشمنی علنی و پنهان می ورزند ، بسیار دهشتناک است.مردم چنان به استثمار خو گرفته اند که دیگر ظلم را ظلم نمی بینند، بلکه موهبتی الهی می شمرند و مقام تروخیو را تا مرتبه ی خدایی بالا و مقدس می دانند و در دستگیری عوامل ترور او از هم پیشی می گیرند.
سه وجه روایتی سور بز به اورانیا( دختر سناتور کابرال که در چهارده سالگی توسط تروخیوی هفتاد ساله، هتک بکارت شده)، تروخیو (دیکتاتور) با وصف مهمانی های جوانی و میان سالی ، افراد خانواده، پیری، رفتار و کنش های او نسبت به اطرافیان و عوامل ترور ( تعداد معدودی از افسران) و شرح احوالات آنها در روزهای قبل از ترور و شکنجه های وحشیانه ی پس از دستگیری، می پردازد.
در کنار شرح بخشی از تاریخ حقیقی یک سرزمین با حکومتی توتالیتر، غنای ادبی داستان، لذت خواندن را افزون می نماید.
سوربز
ماریو بارگاس یوسا
انتشارات علم
-کتاب را در فایل های صوتی شنیدم.
-مدت زیادی زمان می خواستم که بتوانم در موردش حرف بزنم.
-بعضی شکنجه ها مثل خوراندن غذایی از گوشت پسر یکی از عوامل ترور در زندان به وی خارج از تحمل بود.
-مردم احمق، مردم خوگیر و مالوف به شرایط، مردم آشنا.
-روایت ترور تروخیو را سه بار شنیدم. مطمئن نبودم هیولا مرده. خواستم مطمئن شوم.