پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

ماییم و نوای بی مکانی

بساطم رو روی میز مطبخ پهن کردم. جهت مراقبت و توجه ویژه،یه پارچه زیر لپ تاپ انداختم که لک یا چربی احتمالی از رومیزی به لپ تاپ منتقل نشه.

دوخط تایپ کردم.هوا گرم بود. پنجره تا منتهی الیه باز. نسیم کم زور بازیگوشی می کرد و خنک نمی کرد. موهام فرفری و آماده عرق ریزان ، کلمه ها فراری، یهو یکی اومد جعبه ابزارش رو گذاشت روی میز، آچار،پیچ گوشتی،انبردست درآورد که بره کولر رو سرویس کنه . ابزار رو گذاشت بغل لپ تاپ. یکی تازه بیدارشد و اومد از روی سیم شارژر پرید و آب خورد و حال و احوال صبح جمعه ای فرمود و دوباره از روی سیم پرید و رفت . از یه اتاق هم صدای استاد می اومد که فضا رو علمانی کرده بود.

دیدم در شاهراه طبیعت نشستم و این می ره و اون میاد. جمع کردم اومدم بیرون. 

صبح های جمعه مگه قاعدتا نباید همه بگیرن بخوابن تا لنگ ظهر؟

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.