پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

هل من ناصر ینصرنی

لیستم رو از چندماه قبل نوشتم که چندتا وسیله که از بین رفتن رو برای مطبخ و حموم و سرویس بخرم . الان خونه نشینم و باید بسپرم که شوهر و اولاد ذکور برن بخرن ولی نمی خوام بگم بهشون.


میزان تخریب محیطی دلاور مردانم اونقدر گسترده ست که ترجیح میدم چندماه بعد ، پس از تمیز کردن و نظافت و چیدن مجدد مطبخ ، خودم برم بخرم و سرجاش بذارم.


حالا بی فرچه توالت و جاصابونی و دم کن بزرگ و سفره رومیزی تر و تمیز و نو ، ،میشه چندماه دیگه هم سر کرد.


یکی شکلات آب می کنه و توی قالب می ریزه و میاره . یکی با روغن ماهی دستشو می سوزونه. یکی صندلی میذاره جلوی سینک می شینه روی صندلی ، ماهی خردشده رو می شوره. یکی انواع قابلمه و سبد و آبکش و چاقو و ظرف دردار رو در تمام نقاط مسطح مطبخ، روی هم میذاره و آپارتمان درست میکنه.


یکی هم نگاه می کنه و به خودش میگه: واقعا با خودت چی فکر کردی که اونطور تندتند و عجولانه، خونه و آشپزخونه رو بهم ریختی و تمیز کردی که بعد از جراحی، خیالت راحت باشه که تا مدتها تمیز کردن نمی خواد؟!!!

نظرات 1 + ارسال نظر
ویردو شنبه 23 اسفند 1399 ساعت 01:40 http://Www.virdo.ir

سبک نوشتنت باحاله.
یه سر بیا وبم لطفا

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.