گفت ساعت بده. یه زمانی که سرو صدا نباشه و سکوت داشته باشی. گفت حس سرما توی پاهات. گز گز . تپش قلب. گرما کف دست .گوش .سر یا کف پا واسه چند لحظه انجام میشه . واسه هرکسی یه جوره .
گفتم خو من برای این علایم پاشدم رفتم دکتر قلب و فلان و بهمان و ... حالا وصل بشم به شبکه که این علایم رو ببینم؟
القصه...
ساعت مقرر کردیم. سایلنت و قطع نت و نگران به سرتاپا تا آن اتفاق بیفته و دردها غیب بشن.
دیدم آی چه خوابم میاد . چشمام گرم شد و یهو دستم با یک تکانه ی شدید پرت شد روی بالش. گیج از مستانگی اوایل خواب ذهنم زمزمه کردم: لابد تشعشع دفاعی بوده. ردش کردم. الحمدلله.
صبح بیدارشدم.براش نوشتم.
بیدار بشه و دودمان مونو به باد بکشه که قدر شبکه ی هوشمندشو نمیدونیم و ...
خوشحالم بهتر شدید
قرار بود بشم
انشالله که حالتون بهتره.
انشالله
امیدوارم بهش