پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

بیدار

اینطور وقتها بابا می گفت: حالا که دلش رو بیدار کردی؟


منظورش این بود که وقتی اشتیاق داشتن چیزی رو توی دل کسی انداختی و در موردی بهش قول دادی، حتما بهش عمل کن.زیرش نزن. ناامیدش نکن.

اینکه بابا کی و برای چی این جمله رو به من گفت بماند.

اما شوق دخترک برای مشق نوشتن و اصرار پسرک برای داشتن فست دیکشنری روی گوش یی که عملا هیچ کاری ازش بر نمی اومد، منو یاد این انداخت.

منِ  ( ...)  دلشون رو بیدار کرده بودم.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.