گاه حس هایی میاد سراغ آدم که نمی تونی دلیل منطقی و واضحی براش داشته باشی اما همه چیز مثل حرکت نگاتیو فیلم سینمایی از جلوی چشمت رد میشه و عینا می بینی شون. توی رابطه هات ، توی نگاهت به آدمها، توی حست به آدمها تاثیر میذاره و ناخودآگاه کناره می گیری.بد می بینی. دلت نمی خواد دیگه پا پیش بذاری، دوست داشته باشی، مثل قبل باشی. بعد هزارتا چیز توی مغزت کنار هم چیده میشن تا وجود و حقیقت اون حس لعنتی تایید و تاکید بشه.
دلیل منطقی نداره اما اونقدر قوی و پرزوره که نمیشه بهش بی تفاوت بود.
حتی اگه اسمش جنون محض باشه، من میگم بی دلیل نیست.
بعله!