پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

بلبل دیوونه

یکی از شعرهای بچگی مون رو براش خوندم. دستمال من زیر درخت آلبالو گم شده و ... سواد داری؟ نوچ نوچ! بیسوادی؟ نوچ نوچ! پس تو ... من هستی!

چپ چپ نگاه می کنه و میگه واقعا برای نسل شما متاسفم که اینقدر ...

-اینقدر چی؟

-هیچی!

*

امروز هم وقت پیاده روی چیزی گوش ندادم. گوش هام رو سپردم به صدای بلبل خرما.

یاد یه شعر دیگه افتادم: رفتم لب رودخونه / دیدم بلبل می خونه/ گفتم بلبل دیوونه/ بیا بریم به خونه/ قلیون برات چاق کنم/ دودشو هوا کنم!!!!


فکر کردم: اینو بشنوه چی میگه!!

بلبل های بچگی مون قلیونی بودن واقعا؟

الانا که روپایی می زنن!

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.