پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

سوسول

خانومه چند وقت قبل پیام داده بود: همسرت خییلی بزرگتر از خودته. شما جوون تری.

گفتم عکسه. تقاوت سنی مون خیلی هم زیاد نیست.

پیله کرد که نه. هست. کاملا مشخصه. حالا نمی خوای بگی یه مساله دیگه ست!

گفتم من 44 ساله ام. این هم زیاده.

گفت: تو به سن و سالت می خوری ولی بازم میگم همسرت خیلیییییی بزرگتره!!!!

شاید باید همینجا دهانش رو می دوختم که ندوختم!

امشب نوشته عکس قبلی پروفایلت معصوم مهربون بود. این جدیده سوسوله. و ایموجی غمگین فرستاده که یعنی خیلی دلش شکسته.

دیگه تاب نیاوردم و گفتم شما بی از حد به مسایل شخصی دیگران حساسیت نشون میدی.

گفت: اصلا توقع همچین جوابی رو نداشتم. منظورم من از  سوسول ، سوسول به معنی واقعی نیست. بلکه یعنی بامزه و قشنگ!!! و چیزهای دیگه که یه جور منت گذاشتن سر من بود که لطف کرده و در مورد عکسم نظر داده و من چه بیشعوری هستم که قدرش ررو نمی دونم!

خلاصه  که متحیرم چقدر وقت آزاد و فراغت داره که می شینه به معصومیت از دست رفته ی عکس های من می اندیشه و تلاش می کنه هرجوری شده نظرشو فرو کنه تو حلقوم من.

نظرات 3 + ارسال نظر
نگار دوشنبه 31 شهریور 1399 ساعت 02:37

کاملش پریماه نیست احتمالا ؟
ببخشیدا میپرسم ...
بخاطر اینکه یه دوست قدیمی با این اسم داشتم
برای همین پرسیدم

مطالب کانال رو بخونین، به روزانه ها ی کانال سر بزنین یا اسم پایین مطالب رو چک کنین به جواب تون می رسین.
اسم و فامیلیم در وبلاگم کاملا در دسترسه که

اعظم یکشنبه 30 شهریور 1399 ساعت 21:23

توضیح لازم نبود که، یکی میزدی تو دهنش
اصلا می‌گفتین، آره معصومیت از دست رفته رو از رو من ساختن
والا
چقدر بیکار، چقدر فضول...

همینو بهم گفتن. شاید هم تقصیر خودمه که میذارم آدما بیش از حد ورود کنن به حریم و مرزهام بعد ناگهان جلولشون می ایستم. از همون اول باید اینکار رو بکنم.

نگار یکشنبه 30 شهریور 1399 ساعت 01:50

ببخشید اسم شما پری هستش ؟

اغلب پری صدا زده شدم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.