پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

شکل ترس

اگه حس کنید کسی ازتون می ترسه چیکار می کنید؟

نه ترس از  زور بازو و قلدری و بی ادبی و بی حیایی و بی شخصیتی، نوعی ترس  که از عدم اطمینان میاد. مثلا بترسه که شما کاری کنید که در شأنش نباشه. یا خطری برای موقعیتش داشته باشین.

واکنش تون چیه؟

باید از سر راهش برید کنار؟

بذارین خودش کم کم  اعتماد کنه؟

برید مستقیم در موردش حرف بزنید؟

چی؟


نظرات 2 + ارسال نظر
اعظم چهارشنبه 3 اردیبهشت 1399 ساعت 00:52

بشینید جلوش و با زبانی نرم و نازک بهش بفهمونید ترس ندارید

امکانش نیست

طوبی دوشنبه 1 اردیبهشت 1399 ساعت 04:32 https://40-years-mind.blogsky.com

والا سوالای سخت می پرسین . من اصولا نمی دونم چطور تو یک همچین موقعیتی قرار بگیرم - ولی خدایی , اگه یکی ازم بترسه دیگه خدا رو بنده نیستم - نهایت اتفاقی که می افته اینکه مثلا یکی می خواد یک رازی به من بگه آخرش یک تهدید میزاره " طوبی به کسی بگی کشتمت" که معمولا هم خاله ام هست آخرش هم یک خبر دست چندم می گه منم باید چشامو گرد کنم دهن باز که خانوم خیط نشه .

طنز خیلی قوی یی توی کلام تون هست. باید خاطره هاتون رو بنویسین ، کتاب کنین!
موقعیتی رو میگم که خودت نمی خوای طرف ازت بترسه. اما حس می کنی ازت می ترسه.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.