گفتم( بچه ها... تموم شد). این بار بلند نشدم و کسی را نبوسیدم. سرجای خودم نشسته سوال هاشان را جواب دادم.
تمام شد. اشک آمد تا پس چشمخانه ام. نجوشید اما. تا ساعتی دگرگون بودم.
خود خود خودم را ریخته ام توی دلش.
به سلامتی مبارکه
ممنونم
مبارکهپس قفلش باز شد:)))
ممنونباز شد
به سلامتی مبارکه
ممنونم
مبارکه
پس قفلش باز شد:)))
ممنون
باز شد