خوابهای این چند وقت اخیرم آنقدر خوب و رویایی و ملکوتی و رئالیسم جادویی طور شده که دلم می خواد تمام روز بخوابم و فقط خواب ببینم.
بدبختی این که بدنم با اثرات قرص ها کنار آمده و دیگر خواب نیستم و ساعت دوازده شب می خوابم و ساعت پنج و نیم صبح بیدارم تا وقتی خستکی از پا درم بیاورد و ساعتی بخوابم.
خوابها را به فال نیک می گیرم نه اثرات قرص ها.