از یک زن گِرگِروی اشکش سر مشکش و از همه چیز زود برنج و به دل بگیر و کنج عزلت گزین ، تبدیل شدم به یک زن خوابالوی بی خیال که حتی نمی تونه به یک مساله چند دقیقه فکر کنه. مغزم شل شده انگار. هیچی توش بند نمیشه.
چی کردی با ما دکتر؟
چی کردی با روح و روان ما ملک الموت بی پیر!
سرعت پردازش لپ تاپ به حلزون گفته التماس دعا . کلید ها رو می زنم، کلمه بعد از دقایقی رخ می نمویه. دو روز بالا سرش نبودیما.