پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

کنار ساحل اند

این حجم از حس ویرانی و پریشانی و آوار شدن روی خود، مال سرو کله زدن با حس ها و روزها و  شب ها و گفته ها و کرده هایی ست  که بی اراده بیرون می ریزند و  کلمه می شوند. آنها که مسیرشان عوض شده. نگرانم آخر سر، آن که نهنگ می شود خودم باشم.

لودگی را نشانده ام بجای تلخی. شکایت رو در رو را گذاشته ام بجای پنهانی زخمی شدن. نهنگ هام را بیرون می کشم از ساحل .

به چشم های مدام ابری ام ، به دل مدام تنگ و فشرده ام ، به فکر و خیال مدام پرسه زنم  گرچه عادت دارم، اما تاب کشیدن این بار،  گاهی - مثل این روزها-کمر شکن است .


#قصه


یکی مرا بنشاند پای فایل قصه ام. یکی مرا منع کند از سررفتن و لبریز شدن و حرف زدن.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.