پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

بارون درخت نشین

کوزیمو پسرارشد یک خانواده ی فئودال ایتالیایی ست که یک روز در دوازده سالگی سرمیز ناهار طغیان می کند و از خوردن غذای عجیب و تهوع آوری که خواهرش هرروز به خوردشان می دهد ابا می کند و برای همیشه میز غذا و زندگی زیر سقف را ترک می کند و درخت نشین می شود.

از بالای درخت شاهد تمام وقایع زمین زیر پایش است.روند تغییرات اروپا از جنگهای داخلی تا جنگ های بزرگ را می بیند و به مروز در طی سالیان به آگاهی و روشن بینی دست می یابد و با ارائه ی توصیه های راهگشا برای بهبود اوضاع جهان ، گه گاه باعث حل مشکلات می گردد.

از نظر او مطالعه کردن راه رهایی ست، طوری که یک دزد سرگردنه را هم به تعالی می رساند و کشیش خشک مقدس(تشویق به مطالعه ی کتب ممنوعه و حیرت کشیش) را نیز روبروی دریچه های تازه ی جهان می نشاند. و البته که مطالعه بر ذهن های آماده و منعطف موثر است و افکار منجمد را صیقل نمی دهد ( عدم تغییر یسوعیان پس از گذشت سالیان).

کوزیمو در تمام طول زندگی با سنت های نخ نمای اطرافش می جنگد و آنگونه که به نظرش درست می رسد قانون می گذارد و به دیگران پیشنهاد می دهد و از این طریق به درون انسان و طبیعت زمین نزدیک می شود. در تکریم و احترام به طبیعت مقاله ها و جریده های زیادی منتشر می کند ، به کشاورزان در بهبود روشهای کاشت و برداشت کمک می کند. قلمروی او میان شاخ و برگ درختان آرمان شهری ست که در آن قواعد انسانی و ارزشی رعایت می شود، عاشقی به غایت شیفتگی می رسد، غریزه معنا می شود و حتی به کشورهای مجاور سفر می کند.

تجربه ی عشق و غریزه ، مبارزات سیاسی و اجتماعی، پرداختن به علوم و فنون و صنعت از انسانی که گوشه نشینی اختیار کرده و از جامعه ی بشری روی زمین فاصله گرفته عجیب و بعید به نظر می رسد اما در فضای آمیخته به طنز این داستان، تمام این کارها شدنی ست.

وجود گروهی درخت نشین در اسپانیا، کنایه ای به حضور آدمهای شبیه به کوزیمو در سرتاسر جهان است.

بارون درخت نشین

ایتالو کالوینو

نشرچشمه

-خوب بود. از خواندنش لذتی که باید نبردم اما نمی شد نخوانده رهایش کرد.

-تفرعن و خودپسندی، ریاکاری و دورویی، آفت انسانی بزرگی ست که تمام زندگی را تحت الشعاع قرار می دهد.

-دلم برای بارون خیلی سوخت. از بچگی تا پیری. گرچه که درخت نشینی  انتخاب خودش بود اما یک جور خاصی مغضوب و مطرود همه بود.


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.