آخخخخ این تابستون تموم بشه همه برن مدرسه و دانشگاه و سر کار ، من یه نفسسسسسس راحت بکشم.
یک ساله که دارم شبانه روزی با پسرجان زندگی می کنم. در واقع همزیستی نه چندان مسالمت آمیز. به همه چیز هم گیر میدیم. با همه چیز هم مشکل داریم. مثل یک مادرشوهر غرغرو به جزیی ترین کار من دقیق میشه و ایراد می گیره. بیست و چند سال شوهر داری اینقدر سخت نبود که این یکسال پسرداری!
بهش گفتم امسال قبول نشی خودم می برمت لب مرز اسمتو سربازی می نویسم میگم هرروز صبح زود بیدارش کنین ازش کار بکشین تا درست بشه!تا این حد شاکی و عاصی ام از دستش!
آخیشششششش! بالاخره علنی غر زدم!
خصوصی برا ی دوستام گفته بودمش.اما علنی یک کیف گناهکارانه ی خفنی داره که محشره!
به امیدخدا، هرچی دوست داره قبول بشه
ممنون
چرا دیگه غیر علنی هیچم کیف گناهکارانه نداره خیلی هم سخته و بسیار بسیار قابل درک من دیشب از دست وروجک دو ساله ام تو حموم داشتم گریه می کردم فک کنید به سن پسر شما برسه چه ها می کشم با این صبر و تحمل و اعصابم
خب منم همینو میگم دیگه. علنی کیف داره.
ای جانم...ناچارم خبر بدی بدم بهتون. از این گریه ها بسیار و بسیار خواهید داشت.
مدیونید فکر کنید من هفته ای یکبار لااقل از دست این بزرگه اشکم سرازیره!
نمیدونستم، از سن من گذشته دقیق باشم تو اخبار کنکورهرچی که خیر هست پیش بیاد براشون
پس همینجا بگید چی قبول شدند.
من هم اگه مورد مستقیم نداشتم از تغییرات جدیدش هیچچچ خبری نداشتم. اما مجبورم! مجبوررررر!!
چشم میگم. خودش پس از ناامیدی از قبولی در رشته های پزشکی و زیرشاخه ش ، الان دنبال روان شناسیه. ببینم چی پیش میاد براش.
چه رشته ای قبول شدند؟
موفق باشند
هنوز که نتایج نیومده. اما بهرحال امسال باید حتما هرچی شده بره. مثل پارسال نیست که بذاریم فیس و افاده بیاد که این رشته رو می خوام و اونو نمی خوام و هیچی به هیچی. وگرنه همون لب مرز!!
ممنون از دعاتون