یک دستگاه ضربه های کوتاه و سخت متوالی می زند روی موضع درد. نفست را بند می آورد.
دستگاهی دیگر ترا از طول می کشد و هی می کشد و می کشد. انگار کن که توی یک ربع چند سانت قد بکشی و ناگهان قد تقلبی ات مثل کش مرتجع برگردد سرجای اولش.
دستگاه دیگر شبیه لوله ی جاروبرقی ست. به جای مکش، دمش دارد و هوای سرد زمهریر را می دمد روی موضع درد.
یکی دیگر مثل ماژیک است. با سری داغ و سوزنده.
یک جا کلی سوزن ریز فرو می کنند توی زانو یا کمرت.
بعد از هر دستگاه ملزمی که آب بنوشی.
و این است احوالات کایروپراکتیک!