پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

شماره5

یک حکایت یا جوک بود با این مضممون که:

طرف وصیت می کند برای عزای من  به هیچ وجه سیاه نپوشید. از قضا می میرد و عده ای سیاه می پوشند. گروهی که شاهد وصیت بودند به سیاه پوشان در مورد وصیت می گویند. گروه سیاهپوش می فرمایند: ( مرحوم به ما هم وصیت کرده بود. اما غلط کرده بود. ما به احترامش می پوشیم)!


بخدا این جوکها را از روی شکم سیری و حماقت نمی سازند. معادل واقعی شان در دنیا حی و حاضرند که بعدتر تبدیل به جوک می شوند.

*


معلم بچه ها در یکی از جلسه های قبل از عید با اصرار تاکید کرد که برای روز معلم به هیچ عنوان پولی جمع نشود و کارت هدیه و سکه و از این چیزها برایش نگیرند. مدل شخصیتش اش هم از آنهایی نیست که بگوید (نه) اما منظورش ( بله) باشد. یا بقولی ناز کند و تعارف کند و از این حرفها .آدمی ست با شخصیتی محکم و با ثبات .  واضح  و مشخص گفت هیچ کس چنین کاری نکند. و بنا شد حالا که  شخصا مخالف است، هرکسی به سلیقه و میل خودش هدیه ای برای روی معلم تهیه کند. یک سری کار جانبی هم پیشنهاد و برنامه ریزی شد تا انجام بشود و جشن خوب و مناسبی برگزار کنیم. و حرفی از پول جمع کردن نباشد تا به خواسته ی آقای معلم احترام گذاشته باشیم و هدیه ی مالی بجای خوشحالی سبب کدورتش نشود .


حالا درآستانه ی روز معلم ، گوش جان بسپاریم به فرازی از سخنان قصار اولیا   ( منظورم اولیا الله نیست ها!  اولیای بچه هاست ! )


1-گفته باشه نمی خوام. ما وظیفه مونه بگیریم.

2-من هم توی مهمونی هام ناز میدم میگم برام هیچی کادو نیارین. اما خدامیدونه تا وقتی مهمونام برن چقدر دارم توی ذهنم حدس می زنم در مورد کادوهایی که آوردن.

3-اون آقاست.  متوجه نیست . ما که خانومیم باید کار درست رو انجام بدیم. پول جمع می کنیم کارت هدیه می گیریم.

4-نه سکه. سکه بهتره.

5-متاسفم که  بعضی خانوما مخالفت کردن با پول جمع کردن. من نمی فهمم. این که توهین به معلم نیست که. خیلی هم از هدیه گرفتن شخصی  بهتره.

6-حالا بگه نمی خوام. مطمئن باشین هیچ کس از پول بدش نمیاد. داره تعارف می کنه

7-اصلا چرا بحث می کنین. مگه کسی از پول بدش میاد. اصلا جمع کنید پولو بدین به من..خخخخ


دوباره شماره5-لطفا هرکسی کاری رو به عهده بگیره. سر روزش شد نگین من نمی دونستم. من یادم نبود. پول خیلی هم خوبه.


مدیر گروه: وظایف تقسیم شده. هرکسی خودش کارش رو انجام میده. نگران نباشید.


شماره5-بادکنک برای چی اصلا؟ شلوغ میشه.  سکه خیلی خوبه.

باز هم شماره5- باید از ساعت 7 و نیم بریم برای تزیین. باید از اول پول جمع می کردیم. من رفتم هدیه گرفتم.

نیززززز شماره5-عکس برای چی؟ شاسی چرا؟ روی برگه چاپ کنید. پول خوبه.

الله اکبر..باز شماره 5-گل زیاد میشه. خیلی زشت میشه 24 تا گل. کمترش کنیم. یک دسته بگیریم کافیه. پول بهتر از هدیه ست.


و شماره 5 همچنان مشغول ور زدن است.

( معلوم است چقدر به شماره 5 ارادت دارم. نه؟ )



اینقدر کنترلچی و رییس مآب و فضول و همه کاره ی هیچکاره ی حال بهم زن نباشین.

شماره 5 نباشین. چون بشدت ازتون متنفر میشن.



نظرات 1 + ارسال نظر
سمیه چهارشنبه 4 اردیبهشت 1398 ساعت 13:02

خدارو شکر بعد چند خط اول فکر می کردم در مورد معلم مورد نظر و پشیمون شدنشون از گفتن اینکه کادو نخرین نوشتین و می خواین در مورد این بنویسین که غیر مستقیم گفته کادو ببرن بچه ها خدارو شکر باز اینجور نبود

اصلا.. به هیچ عنوان .
فرض کنیم شخصی( چه معلم چه غیر معلم) همچین نیتی هم داشته باشه. به نظرم اصلا بد نیست. این هم یه مدل رفتار با دیگران و محیطه. من واقعا عیب نمی دونمش.
اما در هر حال وقتی ما قصد داریم از کسی با هدیه قردانی کنیم، باید توجه کنیم که طرف مقابل روی چی تاکید داره. چی ناراحتش می کنه.چی رو اصلا نمی پذیره.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.