پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

دختر مامانم شدی

یک مامان هم هست که شال آبی قشنگش رو تمام مدت دور دوشش میندازه و به عالم و آدم پز شالش رو میده .

میگه از جوونی آرزو داشتم یکی از این شال ها برای خودم ببافم. هربار می گفتم حالا سال بعد می بافم. سال بعد...سال بعد...

و فقط برای بچه ها بافتم و برای خودم ژاکت و ژیله و ...  . اما شال دور دوشی نبافتم.

بالاخره الان بعد از جراحی و بسته شدن لنف ها  که دستم از کار افتاده و حرکت نداره، یکی برام بافته و منو به آرزوم رسونده.

برای هرکی از راه می رسه قصه ی شال شمالی رو تعریف می کنه و قربون صدقه ی دخترش میره.

من ترا عاشق دختر مامان ام.

نظرات 1 + ارسال نظر
آبگیرِ کوچک جمعه 16 فروردین 1398 ساعت 15:22

جان دلم ..جان دلم .. جان دلم مادر ماه رویِ بهار و بهشت
جانم هزار بار فدایش
من و مامانم عاشق شما جان دلم و عاشق مامانِ زیباروی ماه ترینِ ماه ترینِ عزیز جان و دلمون هستیم
فداشون بشم هزار بار..فدای قلب شاعرترین و مهربون ترین و بهشت ترینشون بشم
خدا حفظشون کنه الهی آمین الهی آمین الهی آمین الهی آمین الهی آمین الهی آمین
((و اندر دل و جان ایمان منی))

فدای مهرت دختر آسمون.
یک دنیا ممونیم ازت.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.