پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

زبان به کام بگیر ننه!

گفتم:

-یادته بچه بودی به یکی گفته بودی از من خیلی بدت میاد. خیلی ها. خیلی بدت میاد.

بنده خدا خجالت کشید. گفت :

-شرمنده. بچه بودم. اصلا نمیدونم چرا این حرف رو زده بودم. اصلا کی اینو به تو خبر داده بود؟

گفتم:

-می بینی چقدر پلیدم که الان بعد از بیست سال یادت آوردم.

گفت:

-اون که البته. اما شرمنده ام بخدا!

ملت خندیدند!

نظرات 1 + ارسال نظر
roya دوشنبه 5 فروردین 1398 ساعت 14:06 http://dreamaway.blogsky.com/

حالا خوبه معذرت خواهی کرد
من که بهش گفتم بدگویی منو پیش یکی کردی
زد زیرش کلا ...

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.