پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

دُمب ش

گفت:

-هندی ها فیل داشتن.  نادرشاه  اسب داشت. سپاه شونو میگم ها. اسب در برابر فیل هم که معلومه شکست خورده ست. نادرشاه دستور داد به دُمب اسبها سوزن زدند. اسب ها روی پاهای عقب بلند شدن و فیل ها ترسیدند و نظم سپاه هند به هم خورد . نادرشاه به هند پیروز شد.


این بخشی از روایت نادرشاه از زبان پسرک بود. اعتراف کنم که تاریخ هند را هیچ وقت به این خوبی نفهمیده بودم. شاید برای شما هم تعریفش کنم.


نکته:

(دمب ) که می گوید منظورش(دُم)  آن عضو مو بلند زیبا و فریبای پشت اسب نیست. کمی پایین تر  است و زیر همان عضوی که بعنوان دُم می شناسید .

جهت گرفتن قباحت و کمرنگ کردن الفاظ نه چندان ناموزون، من هم مثل همین فیلتر های فرهنگستانی عمل می کنم و سانسورچی درونم همه ی واژه های کاف دار را جور دیگری به بچه ها یاد داده. در حوالی ما ( دمب) ، همان اندامی ست که اگر سوزن بهش بزنی ، اسب روی دوپای عقبش بلند می شود . رم می کند.



نظرات 1 + ارسال نظر
سمیه دوشنبه 5 فروردین 1398 ساعت 09:50

سلام سال نوتون مبارک ایشااله که امسال سال خوبی باشه برای همه مون
تو این جند روز کتاب رویای مادرم رو خوندم و هر جی فکر می کنم کجا و کی معرفی کرده بود که مشتاق شدم بخرمش یادم نمیاد راستش چون خیلی باهاش حال نکردم گفتم دوباره نقدشو بخونم ببینم چی نوشته بود شما معرفی کرده بودینش ؟
البته بگم رفتم از پرتقال خونی رو بخرم که متاسفانه تموم کرده بودن منم از لیست کتابام رویای مادرم و شو ر زندگی رو خریدم که اولیش که خیلی حال نداد

سلام عزیزم
سال نوی شما هم مبارک
انشالله پر از اتفاق های خوب و قشنگ بشه براتون.
لیست کتابهام رو نگاه کردم. من اصلا ندارم این کتاب رو. نخوندمش هم.

آخی... پرتقال جان تموم شده .امیدوارم اگه پیداش کردیم و خوندین بپسندین و من با کلماتم شرمنده تون نشم.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.