پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

من از دست غمت مشکل برم جان

مشغول فرستادن پست کتاب هستم. برایم عکس می فرستند. بین ردیف مستطیل های سیاه.

عکس ها هنوز باز نشده،  در محوناکی  عکسها سایه ی مردی دورتر ازشان پیداست. قلبم می ایستد. می ایستد. اسکلت بندی و ایستش چقدر شبیه است.

من که می دانم او نیست.

چانه ی لرزان خواهرک، نگاه  مامان که با ابروی گره خورده  به سمتی جز سنگ  سیاه خیره مانده ، می کشد مرا.

گریه کورم می کند.

کورم می کند.


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.