پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

روزگار سپری شده ی مردم سالخورده

چنین به نظر می رسد که ارواح پیرسالی دورهم جمع شده اند و حکایت کودکی تا لب گورشان را برای هم بازگو می کنند. گاهی این حکایات فصل مشترکی بین این ارواح دارد و گاهی هر روحی راوی قصه ی خویش است. اینها ارواح مردمان سالخورده ای هستند که طی دو نسل، با مرارت و مشقت، به سالخوردگی ِ جسمانی رسیده یا نرسیده، به مرگ مبتلا شده اند.

مرگ یکی از مسایل مهم و اصلی این آدمهاست. مرگ هرکدام شان به تفصیل و با شرح جزییات ، بیان می شود و همذات پنداری قوی و عمیقی در خواننده بر می انگیزد. برخی از فرط گرسنگی و بی آب و نانی مرده اند، برخی، در اثر کهولت، برخی به درد سرطان خون و تصادف جاده ای و برخی زیر شکنجه های وحشیانه ای که نصیب انقلابیون می شد. و هر مرگی قصه ای دارد سوزناک و پر درد.

مردمانی از دیار خراسان، در پیوند با مردم ایوانکی و تهران ، با کندن کلخچ ، خرد کردن کلوخ و خاک یخ بسته، سلمانی و سرتراشی، پادویی مغازه و گرداندن پاتوق تریاکی ها ، از کودکی به نوجوانی و جوانی و میان سالی و سالخوردگی می رسند و مدام در غم نان اند و روزگاری که بهتر نمی شود.

متن داستان آغشته به جادوی اقلیم و جغرافیاست. بیابان های سرد و خشک و یخبندان را در کنار خرده فرهنگ ها، روایات شفاهی ، خرافه باوری،تن آسانی و اعتیاد، نسلی را روایت می کند که در فقر و فاقه دست و پا می زند اما از شیطنت با زن ها و منگی با تریاک نمی گذرد.

خلیفه چالنگ، پس از ادعای شبه نبوت ، با ماهیتی سوررئال ، سوار بر کالسکه ی مرگ، در طول سه جلدِ کتاب، مردمان را  بیم و انذار داده و به دیگر سرای می برد و آنقدر قدرت دارد که قمری دندان را نامیرا و خسته از بی مرگی نگاه دارد.

اقلیم باد، برزخ خس و پایان جغد سه مجلد از روزگار سپری شده ی مردم سالخورده را با زبانی فاخر و وفادار به اقلیم اصلی داستان، روایت می کند. کلمات اصیل فارسی ، برگرفته از گویش های خراسانی ، لذت وافری به خواننده ی داستان فارسی، منتقل کرده و دامنه ای از کلمات مهجور و فراموش شده را یادآوری می نماید.


روزگار سپری شده ی مردم سالخورده

محمود دولت آبادی

نشرچشمه


-خواندنش چهارماه طول کشید.

-لذت نوشیدن کلمات فارسی ، فارسی خراسانی، فارسی نیم روز، فارسی دری،قابل وصف نیست.

-چقدر اشتراک هست بین زبان مادری و پدری ام و زبان این کتاب. لَچَّر، بَل بَل و ... کلماتی آشنا و بشدت جذاب، که در طول خواندن، لبخند می آفرید.




نظرات 1 + ارسال نظر
ساناز جمعه 14 دی 1397 ساعت 02:00

سلام
کتابش الان خیلی گرون شده، من نتونستم بخرم، حتی دست دوم تمیزش رو هم پیدا نکردم.
خوش بحالتون که دارین

سلام
قیمت پشت جلد چاپ نشر چشمه 120 هزار تومن بود. بله واقعا گرونه.
من از کتابخونه ی عمومی امانت گرفتمش. و خوشحالم که جزو کتابهای تازه خریداری شده شون بود. در واقع اولین نفری بودم که امانت گرفتمش.
امیدوارم شما هم توی کتابخونه ای ، جایی، پیداش کنید و بخونید.

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.