این روزها روز اتفاق های خوب و دوست داشتنی برای من است.
دیروز در جلسه ی نقد کتابِ خانم منیژه آرمین بودم. دیدن دوباره شان برایم خاطره انگیز بود. ایشان یکی از داورهای دوره ی نهم جایزه ادبی جلال بودند .
وقتی با پرتقال خونی به ایشان معرفی شدم، بلافاصله گفتند : خوندمش. نامزد دور نهایی بود دیگه!
و خوشحالی و شعف قلبی ام هزار برابر شد.
کتاب شب و قلندر نقد شد. در موردش خواهم گفت.
اعتراف کنم که به دلیل شباهتشان با یکی از اقوام نزدیک از همان سال 95 برای من و خانواده، دوست داشتنی و محبوب شدند.