پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

برخورد نزدیک از نوع سوم

گفتم یه کم هم این وجه خبیث منو بشناسین.

پیام های رد و بدل شده بین یک خواننده و من :



سلام
سواِلی که مغزمو میخوره
چرا بی توضیح آدما رو کنار میذارند....؟!
جوابشو شما میدونی؟! گویا نویسنده ی با کمالاتی هستید گفتم از شما بپرسم!!


سلام
قبل از هرچیزی، همین با گوشه و کنایه حرف زدن یکی از دلایل مهم کنار گذاشته شدنه. مگه صریح بودن( بی ادبی و گستاخی نه...صریح و صادق بودن ) چه ایرادی داره که کنایه و طعن میاد توی کلام؟؟
مثل همین : نویسنده ی باکمالات!!!!!!!!!!!! این یکی از اون لحن هاییه که من یکی رو مجبور می کنه طرف رو بگذارم کنار!!!!!

حالا ...

کسی که فکر می کنه بی توضیح کنار گذاشته شده، داره سر خودش کلاه میذاره. محاله که کسی ، کسی رو بی دلیل کنار بگذاره. هرچه قدمت و عمق رابطه ای بیشتر باشه، دلیل تمام کردنش دردناک تر و کشنده تره. ایمان داشته باشین که اونی که مجبور شده کنار بگذاره از کسی که کنار گذاشته شده، درد بیشتری رو تحمل می کنه.
اگه آدم بگرده توی رفتار و کردار خودش، متوجه میشه که دلیل این کنار گذاشته شدن چیه. خیلی ها فکر می کنن حرفهاشون، کارهاشون و ... شخصیه و مخفیه و کسی متوجهش نمیشه. اما همونها باعث تخریب اعتماد بین دونفر میشه و درنهایت منجر به قطع ارتباط.

شاید هم تند رفتم چون دلم پر بود از این قضیه

شما به دل نگیر. شما فکر کن طرف لیاقت شما رو نداشته و شعورش نمی رسیده .خلاص. این هم یک راه تحمل کردنشه.

***********************

ممنون، یه سوال بود، که دخترم باید مدرسه ارائه میداد، فکر نمی کردم جواب بدین. خیلی ساله که وبلاگ شما رو چه اینجا، چه قبلی رو تقریبا هر روز چک می کنم ومی خونم.در مورد کمالات! اصلا متلک نگفتم، متناتون منو به این سمت کشوند، فهم خوبی از اطرافتون دارین، اون علامت تعجب هم، من کلا زیاد آخر جمله هام بکار می برم، بدونِ هیج قصدی، اگه رنجوند شمارو، شرمنده.
بازم ممنون، راضی باشین تقریبا عین متنتون رو کپی کنم برای دخترم.
من خودم آدما رو کنار گذاشتم، جوری که تصورش رو نمی کنید، تاحدی که هرچی یادگاری ازش داشتم رو ریختم تو کیسه، گذاشتم تو سطل بازیافت
فقط مشکلم این بود، نویسنده نیستم که بتونم انقدر خوب جملاتم روبه هم چفت و بست بدم، برای همین ازتون کمک گرفتم.
پاینده باشید.

از محبت شما ممنونم.و خیلی خیلی خوشحال و شادم که وبلاگ رو دنبال می کنین.
عذرخواهی نکنین. شاید من بد متوجه شدم. و الان شرمنده ام
نمیدونم دخترتون چندساله ست و جواب تند و تیز من به دردش می خوره یا نه.اما امیدوارم معلمش بهش منفی نده
شما هم کار بسیار بسیار خوبی کردین که با سطل بازیافت دوست شدین. والله

********************************
من به زبون خودم بهش گفتم، برداشت خودشو بنویسه، عین به عین که می فهمید کار خودش نیست
درواقع سوال این بود
چی میشه، دوتا دوست یا همسایه یا همکار که چندین سال همو می شناسند، از طرف یکیشون رابطه قطع میشه؟
بین ۳۰ تا ۵۰ کلمه علتش رو تعریف کنند.
سال ششم، معلم خارجی طور ادبیاتش ما رو بیچاره کرد
برا همین گفتم مغزمو خوردش
دخترم اون بخش لیاقت نداشتش رو خیلی پسندید
معلمشم دلش بخواد، از این بهتر نمی تونه جواب بگیره



دم معلم خارجی طورش گرم
دم شما هم گرم که اینقدر باحالین
دم من هم گرم که ادبیات حرف زدنم اینطوری داش مشتی شده

کلا همه مون از اون بخش لیاقت خیلی خوشمون میاد
نظرات 1 + ارسال نظر
یه گمشده دوشنبه 21 آبان 1397 ساعت 23:52


شما یدونه ای

شما بیشتر
زنده باشین

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.