پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

ویرانی


توی کلاس ها کلا فراموش می کنم کی ام و چه می  کنم... شعر می خوانم و معنی می کنم. تئوری درس می دهم و مثال می زنم و نمونه می خوانم. تقریبا دوساعت تمام  حرف می زنم و حرف می زنم و حرف می زنم. پر می شوم از انرژی و شور و اشتیاق و هیجانی لذت بخش.

لذت با من به خیابان می آید. هیجان با من قدم می زند. شور و نشاط مرا به خانه می رساند.

در را که باز می کنم اما...غم نشسته روی مبل محبوب من جلوی تلویزیون . همان جایی که من می نشینم. غصه نشسته روی صندلی محبوب من پشت ناهارخوری . همان جایی که من غذا می خورم.  بیقراری دراز کشیده روی سمت راست  محبوب تخت من . همانجایی که من می خوابم.

اگر از این خانه بروم ، درست می شود؟

اگر سرم را بردارم و بگذارم جایی دیگر درست می شود؟

اگر هدفون توی گوشم بگذارم و 48 دقیقه با ریمیکس شاد برقصم، درست می شود؟

اگر هی اینجا بنویسم و بنویسم، درست می شود؟


نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.