پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

مجلسی کی بودی شما؟


دوست عزیزی زنگ زد و جویای احوال شد. گفت خوابم را دیده. خوابی پر از گل و گلدان و سبزه و گیاه های خوش آب و رنگ و قشنگ. عاشق خوابش شدم.

گفت خواب دیدم اشک شوق می ریختی. رفته بودی مجلس و می گفتی به آرزوم رسیدم، بالاخره وارد مجلس شدم.

فکر کردم مجلس روضه را می گوید.اما منظورش مجلس شورای اسلامی بود . یعنی پارلمان !!

آقای همسر بعد از شنیدن نقل آن خواب گفت:

-نه اینکه من می گذارم تو بری مجلس!!!!!!!!!!!!!

*

جریان خواب را بعدتر برای پسرها تعریف کردم. دوباره آقای همسر درآمد که:

-نه اینکه من می گذارم تو بری مجلس!!!!!!!!!!!!!!!!!

*


علامت های تعجب از جانب من است. وگرنه ایشان همچین شکلکی در ذهنش بوده احتمالا ـــــــــــــــــــــــــ>


*

آقا به خواب آدم چیکار دارین خب؟

اصلا به خواب مردم چیکار دارین؟

اصلا به مجلسم چیکار دارین؟

اصلا مجلس رفتنم مال خودم بود توی خواب... چی کار دارین  خب؟


والله !

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.