پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

سخت ترین تحمل دنیا


ساعت 12 شب سایت سنجش را باز کردیم و شاهکار بی بدیل پسرجان را مشاهد ه نمودیم. فردا  از صبح تا شب که راه افتادیم، تلفن دستم بود و از مامان و خواهرها ، هی خبر می گرفتم و هی گریه می کردم. یکی از آشناها زنگ زد که خبر پسرجان را بگیرد و گرفتگی صدایم را ناراحتی ز رتبه ی  پسرجان تشخیص داد و کلی نصیحت کرد  به آرامش و اینها . از حوصله ام خارج بود که بخواهم در مورد غصه ام  و بابا حرف بزنم.

توی جاده که افتادیم،  بی اراده گریه می کردم. بی صدا . ترس داشت می کشت مرا .

پسرک برای شکار گریه هایم خیلی تیز است. فورا خزید پشت صندلی ام و شانه هام را مالش داد. دست گذاشتم روی دست کوچکش . سرش را نزدیک کرد به پشت گردنی صندلی ماشین و گفت:

-واقعا برات ناراحتم. می دونم  حتی تحمل یکی از این غم هایی که تو الان داری ، کار خیلی سختیه. اما تو مجبوری دو تا غم بزرگ رو تحمل کنی. واقعا برات متاسفم. برات ناراحتم. حتی یکی از این غم ها آدم رو عصبانی و غصه دار می کنه. اما تو دوتا غم داری. یکی غصه ی مریضی بابابزرگ که خیلی بزرگ و سخته، یکی هم غصه ی رتبه ی نیما که مطمئنم این غمت از همه ی غصه های دنیا بزرگتره و هیچ کسی نمی تونه تحملش کنه.اما تو داری دو تا غصه رو با هم تحمل می کنی!واقعا کار سختی می کنی!


پسرک بلد بود یا نه، انتخاب کلماتش عمدی و   عاقلانه بود یا نه ، در میانه ی اشک و غم ، مرا خنداند.

نظرات 1 + ارسال نظر
اعظم دوشنبه 2 مهر 1397 ساعت 14:55

سلام
شاید غمو بشوره ببره و خوشحالتون بشید
برنامه همیشه خونه دیشب اول مهر
حدود دقیقه 29 برنامه شروع تبلیغ کتاب پرتقال خونی شماست با صدای نیلوفر امانت چی
http://tv7.ir/portal/ProgramSection/9270

سلام
خیلی خیلی ممنونم از محبت و مهربونی شما
واقعا خوشحالم کردین
خیلی ممنونم عزیزم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.