پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

خونه ی مادربزرگه


بچه ها مشغول بازی و سر و صدا هستند . نمی فهمند که شادی پر صداشان باعث آزار است . بازی می کنند. دعوا می کنند. قهر می کنند. دوباره آشتی می کنند . با هم نقشه می کشند که دخترها  را بازی ندهندو نقشه می کشند که با هم باشند و آن یکی پسرخاله را توی بازی راه  ندهند .نقشه می کشند که ...

هی دعوا... هی قهر ... هی اشتی... هی بازی...

وقتی از شیطنت هاشان عکس می گیرم ؛ اول ژست می گیرند. بعد با مخالفت اولین نفر، بقیه هم شاکی می شوند که مزاحم بازی شان هستم . سر آخر ، فقط دخترک است که می ایستد و از لای نرده های پر از گل ؛ برایم ژست می گرد تا عکس بگیرم .





نظرات 1 + ارسال نظر
تارا چهارشنبه 15 شهریور 1396 ساعت 06:21

جدا از سبک نوشتاری فوق العادتون ،عکسهایی هست که با چشم و دل ما بازی می کنه .لذت میبرم از تجسم نوشته ها در کنار عکسهایی که میگذارید

محبت دارین عزیزم

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.