از اولش هم آدم جنگنده ای نبودم. اهل دنبال حق خودم رفتن و حقم را از حلقوم ملت بیرون کشیدن نبودم. اصولا کدام حق؟ اگر کسی با بازی کردن با دل و روحت سیر می شود بگذار آنقدر بخورد و ببرد تا خفه شود. بلکه دست بردارد از خباثت و پلیدی. بروم تلافی کنم که چه؟ حیوانی بشوم بدتر از او؟ جانوری باشم نکبت تر از او؟
برای بعضی ها هم زندگی یعنی زخم خوردن و افتادن و انزوا. بگذار به کام آنهایی باشد که کرور کرور دوست و طرفدار و هوچی دارند. همانها که بلدند بی نام و نشان، خوب فحش ناموسی بدهند. تکه های ناجور بیندازند. زیر پا بکشند و زیرآب بزنند. بعد هم برایت کادو بیاورند و فکر کنند خوب خری گیر آورده اند.
اگر ( حق ) این هاست. همان هم مال شما. ما نخواستیم . به کام و نام شما.
نوش جان