پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

دستاوردهای لئوناردوی مامانش

خرطوم فیل هاشو مثل جاروبرقی می کشه. فرفری ببعی هاشم سشوار شده و دیگه فر نیستن.

خانوم نقاشی ش ازش راضیه. و خودش میگه:

-همین کافیه!!!!




نظرات 4 + ارسال نظر
آبگیرِ کوچک چهارشنبه 27 خرداد 1394 ساعت 02:05

ای جان الهی قربون دل آقا پارسایی جان جانم بشم که دوست داره کتابی بخونه که نویسنده اش مامان نازنین و طلا طلای خودشه

راستش قول و قراری که آقا پارسایی گرفته برای من خواستنیه..

گاهی حس کردم قصه هایی که برای آقاپارسایی شیرین شیرینا میخونین از خودتونه و خیلی دلم خواسته این قصه ها رو .. اما نمیدونم این حس از کجا میاد !

پری بانوی زیبای دلم و ادبیات کودک ؟ بنظر من قلب زیبا و مهربون و آسمونی پری بانوی عزیزم برای همه بچه های دنیا قصه های زیبا و مهربون و سفید و آبی روشن و پروانه ای و مادرانه ای خواهد داشت

تو خیلی به من لطف داری عزیزکم.
ممنونم
یه زمانی شعر نوجوون می نوشتم. خودمم نوجوون بودم البته. اون روزها پر پر می زد که بتونم غزل بگم..اونم به سبک آدم بزرگا
قصه ها رو اگه زورم بیاد کتاب بخونم...از خودم اختراع می کنم مریم جان.البته دردسرم داره. . یه وقتی یه چیزی توی قصه هه میگم که فردا خودم فراموش می کنم. حالا بیا درست کن..وقتی پارسا هی در موردش سوال می پرسه و من یادم نمیاد اصلا چی فته بودم.

آبگیرِ کوچک دوشنبه 25 خرداد 1394 ساعت 15:15

سلام پری بانوی نازنینم
ای جان آقا پارسایی شیرین شیرینا با نقاشی های رنگی رنگی قشنگش
یه لحظه خوشایند و قند یعنی همین ... دیدن نقاشی های فوق العاده خوشگل آقا پارسایی شیرین شیرینا : ))))
مرسی پری بانوی مهربونم ..مرسی..دنیا دنیا مرسی

واقعن واقعن عالیه نقاشی های آقا پارسایی جان جان ...عالی ...عالی ...
نمیشه عاشق زرافه ها و فیل و ببعی های با کلاس و خونه رنگی رنگی اش نشد .عااالی ... بالاتر از عالی ...

پری بانو جان یه رویای شیرین همین الان تصور کردم . می تونم بلند رویای شخصی خودمو بگم و شیرینی اش رو قسمت کنم ؟ تصور کردم کتابی به قلم پری بانو جان جانم با تصویرگری آقا پارسایی جان جانم

خدا مواظب لئوناردوی خوشگلِ پری بانوی نازنینم باشه.آمین .

سلام مریم گلی عزیز و نازنینم.
ممنون که اینجا هم اومدی و منو خوشحال کردی..
ممنونم از محبتت عزیزم. خیلی به من و پارسا لطف داری. مثل همیشه.
راستش توی روزایی که درگیر کارهای کتابا بودم..پارسا از من یه قولی گرفت.گفت باید براش یک کتاب با قصه ی بچگونه بنویسم. من اصلا یادم نمیاد این قول و قرارو..اما پارسا سفت و سخت وایستاده که خودت بهم قول دادی.
الانم هروقت کتاب دست من ببینه..یا ببنه داره چیزی تایپ می کنم سریع میگه:
-مامان... قولت یادت نرفته که. باید برای من یه کتاب بچگونه بنویسی!

مامان فاطمه یکشنبه 24 خرداد 1394 ساعت 04:54

از نود و هشتیا عزیرم

به به

مامان فاطمه شنبه 23 خرداد 1394 ساعت 01:30

ماشالا پسرت حسابی نقاشیش خوبه به سنش.
ببخشید ی سوال بیربط بکنم؟
میخوام ژاکت دخترونه کوچولو ببافم اموزش بافتشو داری یا جایی دیدی بهم معرفی کنی.
ممنونت میشم .

ممنون.
یه سرچ بکن با همین عنوان ژاکت دخترانه.بچگانه..، کلی لینک میاره
بسته به سن بچه و نوع کاموا ، مدلها با هم فرق دارن.
یه سوال با ربط:
چطوری پیدام کردی؟

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.