پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

کودک کار

چندسال قبل یه فیلمی دیدم که دخترهشت نه ساله ی خانواده ، ناخواسته و خیلی اتفاقی مرگ یک کودک رو سبب شد.( سبب شدن )هم واژه ی سنگینیه برای اون اتفاق. در واقع با باز موندن در پشت بام و اومدن کودک روی پشت بوم و بازی و شیطنت روی بام بی حفاظ، بچه ی کوچولو روی نخاله های یک ساختمان در حال ساخت سقوط کرد و مرد.

نقش دخترک چی بود؟ مستقیما هیچی! اما نیاز به تحلیل داره.

فیلم تابستان داغ اگه اشتباه نکنم.

دختره از طرف مامانه برای انجام کارهای خونه مورد تشویق قرار می گرفت و ناخودآگاه این نکته ملکه ی ذهنش شده بود که دختر خوب باید کار خونه رو خوب بلد باشه که عزیز مامان و بقیه باشه.همین باعث شد که بعد از ریختن سوپ روی زیرانداز، بخواد با اون جثه ی کوچک؛ زیرانداز رو توی حموم بشوره و ببره روی پشت بوم پهن کنه تا بعد از رسیدن مادر مورد تشویق و تحسین قرار بگیره.

همیشه بعد از دیدن فیلمی که  ازش خوشم بیاد، نقد و نظرات مرتبط بهش رو می خونم. هیچ جا ندیدم که در مورد این فیلم به این موضوع اشاره بشه و این مساله مطرح بشه که اون دختربچه اگه نمی خواست مورد تایید مادرش قرار بگیره که بلده کارهای بزرگانه انجام بده و شست و شو و رفت و روب خونه رو انجام بده، اتفاق های بعدی رقم نمی خورد ، نیازی نبود روی پشت بوم بره، لای لباس های آویخته بازی کنن و کودک نوپا از روی بام سقوط کنه و بمیره.

اینکه دخترکی یا پسرکی بلده کاری رو بکنه که بزرگترها خوب بلدش نیستن، از شستن ظرف و فرش و یخچال و لباس و ... تا هرچیزی دیگری، تحسین و افتخار داره. اما تاجایی که بعنوان مسئولیت پذیری و کارایی بچه در نظر گرفته بشه نه بعنوان وظیفه ی ثابت او در خانواده. وگرنه تنها تفاوتش با  کودک کار در اینه که کودک کار دستمزد می گیره و کودک ما بیگاری می کنه.

بچه رو درگیر این رنج نکنیم که باید مثل یک زن و مرد بالغ، بی نقص و کامل باشه. بچگیش رو با احساس نقصان و کمبود هدر ندیم. بذاریم باآزمون و خطا به کمال خودش برسه.

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.