پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب
پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

پروانه ای روی شانه ی دلتنگی من 2

روزانه نویسی - شعر- ادبیات- معرفی کتاب

چله

اعظم توی واتساپ عکس فرستاده.اولین باره که توی این فضا چیزی برام می فرسته. سه شنبه چهلم همسرشه. قلب دردناکم بیشتر و بیشتر درد گرفت.

طفلک من چطوری این همه مدت رو تاب آوردی؟ چهل روزه؟ من که از دور می بینمت انگار چهل سال شده. برای تو هم همینه می دونم. بیشتر هم هست.

خدا دلت رو گرم و امن کنه عزیز من. خدا خودش نگهت داره برای بچه های کوچولوت. خدا خودش مراقبت باشه.

جرات نکردم توی این مدت زیاد ازش بپرسم حالت چطوره؟ نه که نپرسیده باشم. پرسیدم اما با هزار عذاب وجدان. امروز می گفت توی یک سِرّی ابدی معلقم. نمی دونم کجام. کی ام.



نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.