معرفی پرتقال خونی در برنامه ی ( همیشه خونه/ همیشه خونه یکشنبه 1 مهرماه 97)
دقیقه ی 29 به بعد را اینــــــــــــــــــ جا ببینید.
این لینک هدیه ای ست از جانب یکی از دوستان خواننده ی وبلاگ.
ممنونم دوست عزیز
در جلسه ی نقد یک نمایشنامه ، از سواد و آگاهی و قدرت مدیریت سیروس همتی ، شگفت زده شدم. ایشون به عنوان منتقد دعوت شده بودن. به معنای واقعی شگفت زده .آنقدر خوب و عالی جلسه ی نقد رو در دست گرفت و حاضران در جلسه رو به مشارکت گرفت و با گفتگوی دوطرفه، کتاب را بررسی کرد که لذت بردم .
ناگفته نذارم که برای صبحانه ی دونفره هم اینطوری زیرپوستی تبلیغ کردم
البته کتاب رو برای چند برده بودم..انگار قسمت ایشون بود که بهشون هدیه بدم .
پرفروشترین کتابهای نشر آموت در دومین روز نمایشگاه کتاب تهران؛
@aamout
جلسه ی نقد و بررسی کتاب پرتقال خونی
25 بهمن 1396 کتابخانه ی مرکزی شهرقدس
منتقد: احسان عباسلو
لینک خبر را اینجا و اینجا ببینید .
این کتاب توسط احسان عباسلو، معاون آموزش و پژوهش بنیاد ادبیات داستان ایرانیان، کارشناس ارشد ادبیات انگلیسی، دانش آموخته دانشگاه تهران، مدرس و پژوهشگر مورد نقد و بررسی قرار گرفت.
عباسلو، منتقد کتاب پرتقال خونی، در ارتباط با نقد کتاب اظهار داشت:
با نقد کتاب است که رمان رشد می کند. هر نوشته ای را نمی توان داستان نامید. در شاخه ای از داستان نویسی، سرگذشت نویسنده مورد توجه قرار می گیرد. در داستان نویسی استفاده از تجربیات شخصی و همچنین مشاهده آنچه که دیگران ندیده اند و استفاده از تخیل می توان بسیار مؤثر باشد و به شکل دادن داستان کمک کند.
عباسلو این کتاب را داستانی روان، ساده و صادق معرفی کرد و افزود: زبان کتاب پرتقال خونی روان و قابل پذیرش بوده به طوری که با زبانی مناسب نوشته شده و خوانندگان عام نیز بهتر می توانند با آن ارتباط برقرار کنند. با توجه به اینکه عموم داستان ها دارای سه بخش گشایش، بدنه و پایان بندی هستند، پرتقال خونی هم دارای گشایش اما کوتاه بود و بدنه داستان قوی بوده و می توان گفت بیانگر دغدغه های روزمره ماست و پایان بندی آن نیز نشان دهنده جریان داشتن زندگی است.
نکته مهمی که منتقد کتاب به آن اشاره داشت این است که نظر نویسنده در نویسندگی مهم نیست و متن نوشتار است که با خواننده حرف می زند. استقلال متن در داستان نشان دهنده عدم تلقین نظر نویسنده است.
ظرافت و نگاه نویسنده، بهره گیری از تجربیات عینی و پژوهش های علمی موجب جلب توجه خوانندگان در کتاب«پرتقال خونی» شده است.
-بقیه ی عکس ها رو هم همونجا ببینید
چاپ پنجم پرتقال خونی منتشر شد.
از نگاه های عزیزتان به صفحات و فصل های کتاب، سپاس گزارم.
از همراهی تان با خیال و قصه هام، سپاس گزارم.
سپاس گزارم که مهرتان را به من هدیه داده اید.
پرتقال خونی
پروانه سراوانی
نشرآموت
چاپ چهارم رمان پرتقال خونی رسید:
#پرتقال_خونی
#پروانه_سراوانی
نشر آموت/ چاپ چهارم/ ۲۵۸ صفحه/ ۱۶۵۰۰ تومان
در این قسمت از نقد و بررسی رمان ، رمان پرتقال خونی نوشته پروانه سراوانی در سال ۱۳۹۴ در نشر آموت رو جهت معرفی و نقد انتخاب کردیم.
نازلی دلال اجناس دست دوم ثروتمندان است. او با داشتن همسری منفعل و
بیاراده تصمیم به اداره کردن خانوادهاش گرفته و با توجه به مخالفتهای
افراطی پدرشوهری سلطه جو، یک بوتیک لباس را نیز اداره مینماید. تصادفی او
را در باغ پرتقال خانه نشین کرده، جایی که نازلی از کودکی از آن متنفر است.
باغ برای نازلی هیولایی است که باید برایش پول خرج کند. زندگی
مرتاضوارانه خانه پدری و همسر او را از باغ و مسائل جانبی مربوط به باغ
متنفر کرده است. خانهنشینی و مسئولیتهای اجباری نازلی در باغ، باعث
ایجاد تغییراتی در نگاه نازلی به باغداری میشود اما…
خلاصه:
نازی، مادری است که با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم میکند؛ ایستادگی در برابر پدرشوهری مستبد و زورگو در کنار همسری معتاد و بیدست و پا، پیشدرآمد مشکلاتی است که او باید با آنها سر کرده و در مقابل نگاه منتظر فرزندانش، سربلند باشد.
کلیت اثر:
پرتقال خونی در سال ۱۳۹۳ توسط نشر آموت به بازار عرضه شد. روند قصه و سرسختیهای زن قصه در مواجه با مشکلات و تلاش او برای بهبود وضعیت زندگی، در شرایطی که مشکلات برخلاف خواست او حرکت میکنند، از این کتاب اثر متفاوتی ساخت و در نهایت هم توانست برنده جایزه رمان اول ماندگار شود.
طرح جلد و عنوان:
طرح جلد با فضای رمان پرتقال خونی و با عنوان به خوبی هماهنگ بوده و میتوان گفت طرح و عنوان این مجموعه با هم دارای همخوانی مناسبی هستند.
شروع قصه:
قصه با فضایی متفاوت شروع شده و مخاطب را به فضای رمانهای خارجی می کشاند، اما به مرور و با توجه به نثر خوشخوان اثر، مخاطب به این سبک روایت خاص عادت کرده و در قصه غرق میشود.
روند قصه:
قصه
پیرامون باغ پرتقال آبا و اجدادی متعلق به پدرشوهر نازی میگذرد، باغی که
پس از وی، به فرزندان نازی خواهد رسید و نازی در ابتدای قصه از این باغ
متنفر است؛ اما به مرور اتفاقاتی میافتد که او را به باغ وابسته کرده و
حتی مسیر زندگیاش را به این باغ میکشاند؛ همه اتفاقات قصه، پیرامون این
باغ میگذرد. مفاهیمی همچون خانواده، عشق، دوستی، محبت، وابستگی،
وظیفهشناسی و… در این قصه بسیار مورد توجه قرار گرفته. اتفاقی غیرمنتظره و
تلخ، به عنوان سنگ آزمون و خطای باغ مطرح شده و همه مسائل را تحت تأثیر
قرار میدهد.
پیامهایی که در لابلای قصه به شکلی مؤثر، بجا و
بیطرفانه گنجانده شده، پوئنی مثبت در روند قصه برای نویسنده محسوب میشود.
موضوعاتی همچون مهاجرت، تجاوز به کودکان، سن بلوغ و… تأثیر بسزایی در روند
قصه داشته و مخاطب را با خود همراه میکند.
نثر:
رمان پرتقال خونی نثری ساده و روان داشته و توانسته با یک ویراستاری خوب، تبدیل به قلمی پخته و یکدست شود.
پیرنگ قصه چندان محکم و استوار نیست، با این حال جذابیت قلم نویسنده باعث
شده مخاطب با تعلیق قصه هماهنگ شده و جذب آن شود؛ یکدستی قلم و روانی روایت
یکی از اصلیترین عوامل کشش مخاطب به این قصه است.
شخصیت پردازی:
نازی
شخصیت اول قصه است؛ زنی چاق، با روحیهای جنگنده، اما به شدت فداکار و
مسئول در قبال فرزندانش. داستان نازی، قصه زنی است که در اوج نیاز و
خواستههایش، باید بین خواستههای شخصی خود و نیاز و مصلحتاندیشی به خاطر
فرزندانش، در مقابل کسانی که از ابتدای زندگی، چماق استبداد را بر سرشان
میکوبند، بجنگد. نازی عاشق فرزندانش است، بهرنگ ۵ ساله، شیرین و عاشق باغ؛
و بهراد نوجوان و در سن بلوغ قرار دارد و با مشکلات آن دست به گریبان است؛
او به عنوان زنی که در مقابل زورگویی سایرین ایستادگی کرده و از حق پسرش
دفاع میکند، نقش اصلی قصه را دارد.
سیروس از دیگر شخصیتهای اصلی قصه
است که در روند قصه تغییر شخصیت داشته و از فردی جنگنده، حسود و مستبد به
مردی آرام و خوشخو تغییر ماهیت میدهد.
از دیگر شخصیتهای تأثیرگذار در قصه پرویز است که در شخصیتپردازی وی، اغراقی ریز و ظریف نهفته است.
با این حال نباید از این مسئله غافل شد که شخصیتی مانند محمدرضا، وضعیت
بیسر و تهی در قصه دارد و شخصیت وی شاید نیاز به پرداخت بیشتری داشته. با
وجود تأثیر این شخصیت در روند قصه و حضور مداومی که در فراز و نشیب مشکلات
نازی دارد، شاهد هیچ جمعبندی در سرانجام شخصیت وی نیستیم.
فضاسازی:
رمان پرتقال خونی قصهای چند وجهی است؛ در ابتدای قصه مخاطب با فضایی خاکستری و دودهگرفته روبرو است که او را تا مرز ناامیدی میکشاند؛ اما در اواسط کتاب، قصه رو به فضایی روشن و آفتابی تغییر مسیر داده و مخاطب را با ماهیتی متفاوت از قصه مواجه میکند. نیمهی نهایی قصه نیز فضایی کاملاً سیاه و بارانی دارد.
باورپذیری:
پرتقال خونی، قصهای کاملاً رئال است و روند قصه موضوعی دور از ذهن نیست. روایت یک خانواده که هم روز خوب دارد و هم روز بد؛ اتفاقی که در هر خانه و خانوادهای رخ میدهد.
راوی:
قصه از زبان اول شخص و من راوی است؛ انتخابی که با توجه به حجم رنج و سرسختی شخصیت زن قصه، به خوبی از پس القای حس به مخاطب برآمده و توانسته روند قصه را در ذهن مخاطب باورپذیر کند.
منطق:
همانطور
که پیشتر گفته شد، پرتقال خونی روند منظم و یکدستی دارد؛ با این حال منطق
قصه در مقاطعی دچار تزلزل است. برای مثال حضور بیدلیل و دائمی محمدرضا،
در کنار نازی و فرزندانش، خواننده را سردرگم کرده و حتی تصور شکلگیری عشقی
بین او و نازی را به ذهن مخاطب مخابره میکند؛ اما تا آخرین صفحات هیچ رد و
نشانی از این تصور، حتی در اندازهای کوچک هم دیده نمیشود.
نکته دیگر
طلاق مخفیانه نازی و پرویز از یکدیگر و بیاطلاعی سایر اعضای خانواده و
نقش بازیکردن این دو مقابل همه بود. بهانه ترس نازی و موضوع حضانت بچهها،
دلیل منطقی و مناسبی برای این پنهانکاری نبود و مخاطب با توجه به
شخصیتپردازی پرویز که مردی که بیدست و پا و خنثی تعریف شده، این مسئله را
به سختی پذیرفت.
پایان بندی:
فضای قصه با طرحی یکنواخت و آرام همچون صبح یک دریای طوفانی به پایان میرسد. اتفاقات غیرمنتظره در نیمه نهایی قصه، فضا را کاملاً به سمت و سویی میبرد که در نهایت شوک عمیقی به خواننده وارد میکند.
جمع بندی:
پرتقال خونی علیرغم تنشها و جنگندگیها برای رسیدن به حق، از طرحی دلنشین و روان برخوردار است؛ قصه زنی که در این فرهنگ غرق شده و نقش مادرانه خود را فدای خواستههای شخصی کرده و در سختترین شرایط به خاطر فرزندانش از خود گذشته و از همه زندگی خود برای رسیدن به حق میگذرد. این کتاب به مخاطب پیشنهاد میشود.